چکیده
ناکامی در اشاعۀ مذهب اسماعیلی در مغرب، از موضوعات مهم تاریخی دورۀ فاطمیان است و در بررسی و تبیین آن، مسائل اقتصادی را به عنوان عامل و شاخص مهمی باید در نظر گرفت: حاکمان فاطمی نتوانستند دعاوی روزگار انقلابیگری خود را در ایجاد عدالت اقتصادی در جامعۀ مغرب عملی کنند. آنها با بیتوجهی به شرایط لازم اقتصادی، در تحقق آرمانهای سیاسی ـ مذهبی خود و تأسیس خلافت فراگیر فاطمی، کوششهایی به کار بردند که حاصل آن، تحمیل هزینههای مالی گزاف بر اقشار مختلف جامعۀ مغرب بود. علاوه بر این، سیاست خارجی مبتنی بر تخاصم و توسعهطلبی، امکان برقراری مناسبات پایدار اقتصادی مغرب با سایر سرزمینهای اسلامی را از میان برد و مردم را به ویژه از نظر اقتصادی در تنگنا قرار داد. از این رو، ساکنان مغرب در ایام شورش ابویزید خارجی، به طور گسترده با آن همدلی و همراهی نشان دادند تا آنجا که دولت فاطمی در آستانۀ سقوط قرار گرفت. اگرچه فاطمیان با درک نارضایتی مردم، کوشیدند با تغییر سیاستهای مالی و جلوگیری از سودجوییهای والیان خود، از فشارهای گزاف مالی بر مردم بکاهند، اما این تغییرات دیرهنگام بود و با انتقال مرکز دولت فاطمی به مصر، تحول و تغییر چندانی در اقبال مردم مغرب به مذهب اسماعیلی پدید نیامد.
کلیدواژهها: مغرب اسلامی؛ سیاست اقتصادی دولت فاطمی؛ مذهب اسماعیلی؛ فاطمیان