w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث

اولین جلسه کارگاه آموزشی شیوه های دانشنامه نویسی روز چهارشنبه 8 مهر 1394 ساعت 8 صبح در سالن اجتماعات پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی با حضور استاد دکتر احمد پاکتچی و به میزبانی دانشنامه اهل‌بیت (ع) برگزار شد.

 

در ابتدای این جلسه، آقای دکتر صفری، مدیر دانشنامه اهل‌بیت (ع) با اشاره به رونق قابل توجه دانشنامه نویسی در بین مراکز علمی در سال‌های اخیر افزود: در این زمینه، جای دانشنامه نویسی در مقوله اهل‌بیت (ع) خالی بود که دوستان ما من جمله آقای دکتر واسعی از سال 81 به دنبال انجام این کار بودند. نهایتا این کار در سال 92 شروع شد و تا کنون فاز صفر دانشنامه انجام شده است.

 

وی ضمن اشاره به این نکته که برگزاری این کارگاه در این سطح، بی سابقه بوده است، استاد پاکتچی را دارای رویکرد تحلیلی دانست و افزود: به همین مناسبت و بخصوص با توجه به این‌که ایشان تقریبا در همه رشته های علوم اسلامی قلم زده اند و تجربه و دستاوردهایی در مطالعات بین رشته ای داشته‌اند مایلیم در این زمینه ما را یاری کنند.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به معرفی سابقه علمی پژوهشی استاد دکتر پاکتچی پرداخت که برای مطالعه، می‌توانید اینجا  را کلیک کنید.

 

آقای دکتر صفری با تأکید بر این‌که قرار است 15 دقیقه ابتدای هر جلسه به بیان خصوصیات دانشنامه اهل‌بیت (ع) و روند کاری آن اختصاص داده شود در معرفی حاضران در این کارگاه گفت: بخش مهمی از حضار، مدخل نویسان دانشنامه اهل‌بیت (ع) که سطح آن‌ها از کارشناسی ارشد به بالا است. بخشی از حاضران، مسوولان علمی شامل مدیران گروه تاریخ، معاونت های پژوهش، مسوولان دانشنامه اهل‌بیت (ع) و مسوولان برخی از دانشنامه‌های دیگر هستند که در قم مشغول به کار می باشند. استاد اصرار داشتند که این کارگاه با حدودا چهل نفر شروع شود ولی با توجه به مشکلات و انتظاراتی که در این زمینه وجود داشت پذیرفتند در سطح بیشتری برگزار شود، مشروط بر این‌که مدیریت شود و وقت و زمان از دست نرود.


پس از آن، آقای دکتر پاکتچی ضمن بیان این مطلب که برخی افراد حاضر در جلسه را دارای سابقه نگارش مقالات دانشنامه می داند گفت: تا قبل از این، نه به‌صورت اجمالی و نه به‌صورت تفصیلی چنین کارگاهی را برگزار نکرده ام و در طول سه روز بسیار پرکار در خدمت دوستان هستیم. برای این تعداد جلسات، طرحی را تهیه کرده ام که در این فاصله تقدیم خواهم کرد.

 

در جلسه اول قرار است به یک سلسله مسایلی پرداخته شود که از اصول موضوعه یا پیش فرض های دانشنامه نویسی است. در این زمینه لازم است مروری بر اقتضائات یک مقاله دانشنامه‌ای داشته باشیم؛ چرا که این کار، راه را برای ادامه کارگاه هموار و سهل خواهد کرد.

 

الزامات دانشنامه‌ای بر دو قسم است:

 

1- الزامات عمومی یک مقاله دانشنامه؛ به این معنا که هر کسی در هر موضوعی بخواهد مقاله دانشنامه‌ای بنویسد باید این موارد را رعایت کند.

 

2- الزامات دانشنامه‌هایی که مضاف الیه معین دارند؛ مانند دانشنامه اهل‌بیت (ع)

 

*****

 

1- الزامات عمومی دانشنامه

 

1- هدف:

 

در طول چند قرن اخیر بخصوص در دوره انقلاب کبیر فرانسه، بحث دانشنامه نویسی شروع شد. در راس آن‌ها دیدرو که نویسنده اولین مجموعه دایره المعارفی جدید است قرار دارد. این ها افراد انقلابی و چهره های شاخصی در جریان انقلاب کبیر فرانسه بودند. این پرسش مطرح است که چرا یک فرد انقلابی بجای تاسیس روزنامه و پیگیری کارهای مبارزاتی تصمیم می‌گیرد دایره المعارف بنویسد؟ هرچند، بودند کسانی که این کار را کردند.

 

دیدرو خودش توضیح می‌دهد و بعد از او نیز کسانی که وارد این حوزه میشوند حرف می زنند. اصلی ترین چیزی که آن‌ها دنبال می کردند فرهنگ‌سازی بود. معتقد بودند دایره المعارف، ابزار مهمی برای سامان دادن فرهنگ یک جامعه است که هنوز صورت سامانمند پیدا نکرده اند. یک دایره المعارف می‌تواند کار یک دستگاه آموزشی جامعه را ایفا کند. وقتی مخاطب می‌تواند از طریق چنین ابزاری مجموعه ای از اطلاعات نظام مند را دریافت کند، می گوییم با آن فرهنگ آشنا شده است و برای این کارکرد دقیقا می‌توانیم تعبیر فرهنگ‌سازی را بکار ببریم. هدف آن‌ها این بود که اهداف انقلاب کبیر فرانسه را در داخل جامعه، نهادینه کنند و جامعه را مورد تربیت قرار دهند؛ بدون این‌که لازم باشد در کلاسی شرکت کنند.

 

این هدف تا امروز هم جزو اهداف اصلی یک دایره المعارف است. به همین جهت است که می بینیم افرادی با اهداف و انگیزه های ایدئولوژیک قوی ظاهر می‌شوند و یکی از مهم ترین ابزار آن‌ها دایره المعارف ها است. به‌عنوان مثال، در روسیه در دوره تزاری چند دایره المعارف نوشته شده بود و بولژویک ها قصد داشتند دایره المعارف بزرگ شوروی را جایگزین آن کنند. وقتی استالین تجدید نظر خود را در سوسیالیسم ارائه داد ورژن دوم این دایره المعارف و در زمانی بعد ورژن سوم آن ارائه شد. نکته جالب و مهم در این دایره المعارف، این است که راجع به یک فرد در سه ورژن، سه مقاله نوشته شده است که ممکن است برخی موارد در برخی مقالات نیامده باشد. در ادامه، زمانی که تصمیم بر این شد که جمهوری های مختلف، استقلال عمل پیدا کنند در شوروی دایره المعارف های ملی شکل گرفت؛ مانند دایره المعارف شوروی ازبکستان. در غرب و جاهای دیگر نیز همینطور است؛ مثلاً ژاپنی ها با دایره المعارف کودانگی.

 

در یک مقایسه بین دو دایره المعارف بریتانیکا که دایره المعارف ملی انگلیسی ها و دایره المعارف امریکن که دایره المعارف ملی امریکایی ها است و دو دایره المعارف در یک زبان نوشته شده است، اگر به ما بگویند می گوییم دوباره کاری است و بجای این کار تمام قوای خود را جمع کنند و یک دایره المعارف بنویسند. ولی وقتی مقالات مشابه را با هم مقایسه می کنید تفاوت این دو را می‌توانید ببینید. دایره المعارف بریتانیکا به دنبال این است که دنیا را با فرهنگ بریتانیایی مورد تحلیل قرار دهد و امریکن با فرهنگ امریکایی.

 

در زمانی که نوشتن دایره المعارف های مضاف شروع شد نیز شاهد تفاوت اهداف و نگرش ها در حوزه مشابه هستیم. مثلاً دو دایره المعارف مهم در حوزه دین به نام های دایره المعارف دین از هستینگز و دایره المعارف دین از الیاده وجود دارند. الیاده، خودش پدیدار شناس است و شاخص رویکرد او، رویکردی پدیدار شناسانه در مطالعه ادیان است. هر مقاله‌ای را که در این دایره المعارف می خوانید با این رویکرد است. در مقابل، نگاه ادیان تطبیقی است که از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و نگاه حاکم بر دایره المعارف هستینگز است.

 

از بیان این مسایل قصد دارم دو نتیجه را بگیرم:

 

1- ما هم باید حواسمان به این مسئله باشد که برای چه چیزی دانشنامه نوشته می‌شود؟ هدف این دانشنامه، ترویج فرهنگ اهل‌بیت (ع) است که در این زمینه به اطلاعات ریزتری نیاز داریم. مثلاً فرهنگ اهل‌بیت (ع) با این هدف می‌خواهد نوشته شود که مشکلات امروز حل شود؟ یا جلوی آسیب های اجتماعی گرفته شود؟

 

به این مسئله بسیار مهم نه تنها در مقام سیاستگذاری بلکه تک تک نویسندگان نیز باید توجه کنند؛ زیرا اگر نویسندگان کارخودشان را بکنند و هماهنگ نباشند کار تمام نمی‌شود.

 

2- بر اساس این هدف، وزن و موضوعات هر مقاله معلوم می‌شود. زمانی که در دایره المعارف می خواستیم برای مقاله بازار تصمیم گیری کنیم، در دانشنامه جهان اسلام نیز مقاله بازار را نوشته بودند. در این جهت، باید نگاه ما متفاوت می بود و واقعیت این بود که از نظر نگرش های کلی متفاوت بود. اگر مقایسه ای بین مقاله بازار در دو دایره المعارف داشته باشید به این تفاوت نگرش پی می برید. در دانشنامه جهان اسلام نگاه عمده به توزیع جغرافیایی است. به محض این نگرش بازار برای شما ملموس می‌شود و بیشتر در فضای فیزیک به دنبال بازار می گردید. به همین دلیل به‌طور طبیعی بخش عمده ای مسئله به معماری و طراحی بازار برمی‌گردد. ما در دایره المعارف بزرگ اسلامی بصورت نهادی به آن نگاه کردیم و کارکردی همچون در سیاست، اجتماع و ... برای آن قائل شدیم و بیشتر جنبه های مفهومی بازار مورد توجه قرار گرفت.

 

سؤال: تفاوت این دو دایره المعارف کلیتی و سیستمی است یا بستگی به شخصیت نویسندگان دارد؟

 

اگر منظور این باشد که یک مجموعه کمیسیون هایی داشته باشیم و بحث کنند که چه سیاستی را پیش بگیریم؟ این طور نبوده است ولی به وضع تعینی بوده است. در تمام جلسات مشترک مدیریتی، بیش از نیمی از بحث ما در مورد این بوده که رویکرد مقاله چه باشد؟ الان 27 سال است که در این دایره المعارف کار می کنم و صدها جلسات این چنینی را برگزار کرده ایم. خیلی از مواقع ارزیابی هایی راجع به دیگر دانشنامه‌ها داریم و نیاز است که دانشنامه‌های دیگر را نیز ببنیم. مثلاً دایره المعارف جوداییکا که مربوط به یهودی ها است برای ما مهم است که نویسنده ما از این مدخل استفاده کرده است یا نه؟ چرا که این دایره المعارف رویکردی جانبدارانه دارد.

 

2- تفاوت گذاشتن میان مقاله دانشنامه‌ای و غیر آن

 

این مسئله به‌شدت مهم است و حتی حرفه‌ای‌ترین افراد را از مسیر خودش خارج می‌کند. نویسنده باید میان مقاله‌ای برای مجله یا فصلی از یک کتاب یا دانشنامه یا فرهنگ‌نامه تفاوت قائل شود. مقاله دانشنامه‌ای در برزخی میان مجلات و فرهنگ‌نامه‌ها قرار گرفته است.

 

نقطه شروع مقاله آزاد، با مقاله دانشنامه‌ای فرق می‌کند. عنوان مقاله دانشنامه‌ای بر اساس یک مدخل گزینی سامان‌مند شروع می‌شود، نسبت این مداخل با هم تعیین می‌شود، معلوم می‌شود از کدام مدخل شروع می‌شود و به کجا ارجاع داده می‌شود و سپس به نویسندگان سفارش مقاله‌نویسی داده می‌شود. ولی نقطه عزیمت و شروع، در یک مقاله آزاد، یک مسئله است؛ یعنی پژوهشگر با یک مسئله مواجه می‌شود و حاصل آن، پژوهش مقاله می‌شود. 

 

این دو شیوه، دو عادت تألیف را به وجود می‌آورد؛ یعنی افرادی که دایره المعارف نویسی را انتخاب می‌کنند باید به‌شدت گروهی و انطباق پذیر باشند. درحالی‌که فردی که عادت به نوشتن مقالات آزاد دارد عادت به دید‌ن پدیده‌ها و شکار کردن نکته‌ها دارد و قابلیت انطباق خود را با دیگران ندارد. مثلاً مقاله را می‌نویسد و بعد بررسی می‌کند این مقاله متناسب با کدام مجله است؟ ولی در دانشنامه برعکس است.

 

همانطور که گفته شد، مقاله آزاد مسئله محور است؛ درحالی‌که مقاله دانشنامه‌ای فراگیر است و قرار است ابعاد مختلف موضوع را پوشش دهد. به‌عنوان‌مثال، کلمه توحید در دانشنامه اهل‌بیت (ع) باید هر آنچه در فرهنگ اهل‌بیت (ع) را در خصوص توحید می‌توان استخراج کرد، در این مقاله پوشش دهد. بنابراین با این موضوع نمی‌توان مقاله مجله‌ای نوشت. مثلاً کسی نمی‌تواند مقاله توحید در نگاه اهل‌بیت (ع) را در مجله بنویسد و به‌عکس در مقالات علمی پژوهشی آن مسئله ریز امکان انعکاس در دایره المعارف را ندارد.

 

مقاله دانشنامه در وضعیت بین المحذورین قرار دارد:

 

1- به مقاله مجله‌ای تبدیل شود.


2- به لغت‌نامه بدل شود.

 

تفاوت دانشنامه و لغت‌نامه

 

این تفاوت، عمدتاً به هدف برمی‌گردد. در یک لغت‌نامه هر لغتی را به‌مثابه یک مفهوم مستقل در نظر می‌گیریم و در مورد آن توضیح می‌دهیم و دیگر با لغت‌های دیگر کار خاصی نداریم؛ و قرار نیست بین آن لغت و دیگر لغات ارتباط برقرار شود. مثلاً در مورد کلمه نخجیر توضیح داده می‌شود که از کجا گرفته‌شده؟ و به چه معنا است؟ و اگر بنا بر توضیح بیشتر باشد سابقه تاریخی آن را می‌گوید. در حالی که در دانشنامه، رابطه مدخل با مدخل‌های دیگر باید معلوم باشد.

 

در بیان تفاوت دیگر باید گفت که در مقاله لغت‌نامه‌ای، قرار است اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار دهد که او را از وضعیت جهل به علم تغییر دهد ولی در مقاله دانشنامه‌ای قرار است مخاطب تربیت شود و نوعی نگاه به مخاطب منتقل گردد. در مقاله لغت‌نامه‌ای صرفاً دادن اطلاعات اهمیت دارد ولی در دانشنامه آموزش و انتقال طرز فکر به مخاطب اهمیت دارد.

 

برخی موارد به عنوان تفاوت ذکر می شود که اهمیت ندارند. مثلات تفاوت‌های صوری مانند داشتن یا نداشتن ارجاع، مهم نیستند. عمده تفاوت، کارکردی است نه صورت‌های ظاهری.

 

سوال: آیا این تفاوت‌ها ناشی از دیدگاه خودتان است؟ برخی می‌گویند مقاله دانشنامه‌ای موردی و هدفش سامانمند کردن اطلاعات است و حق تحلیل را ندارد.

 

عرایض بنده نظر شخصی بنده نیست. اگر مایل بودید در دایره معارف بریتانیکا مکرو مقاله‌ای وجود دارد که استانداردهای دیکشنری و دانشنامه را مقایسه کرده است. برخی فکر می‌کنند لغت‌نامه به کتابی گفته می‌شود که فقط در مورد لغات صحبت می‌کند ولی اگر در مورد اشخاص صحبت کند دانشنامه می‌شود ولی در نگاه دقیق علمی، تفاوت درستی نیست. در بسیاری مواقع می‌بینید کتاب‌هایی تحت عنوان دیکشنری‌های رجالی یا جغرافیایی وجود دارد ولی دانشنامه نیستند.

 

3-  فرهنگ محور بودن مقالات دانشنامه


جمله‌ای مرتباً تکرار می‌شود که آیا این مدخل می‌تواند و لایق این است که به‌عنوان یک مدخل مطرح شود؟ یکی از ملاک‌ها این است که باید مدخل موردنظر، اثر بالای فرهنگی داشته باشد؛ بنابراین اگر چیز جدیدی باشد می‌گویند فعلاً امکان مدخل بودن ندارد یا حتی پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی اگر در حدی باشند که مجموعه داده‌های منسجمی از آن‌ها نداشته باشیم به‌عنوان مدخل از آن‌ها استفاده نمی‌کنیم.


به عنوان مثال کلمه «مجوس در عربستان» که منقول از شهرستانی در کتاب الملل و النحل است. پیرامون این مسئله هیچ فرهنگ‌سازی وجود ندارد که آمده باشد چنین آدابی داشته‌اند؛ بنابراین زمانی که چنین بافت فرهنگی شکل نگرفته است نمی‌تواند مدخل دانشنامه‌ای قرار بگیرد ولی می‌تواند مدخل لغت‌نامه‌ای باشد.

 

نویسنده مقاله دانشنامه‌ای دائماً در معرض افتادن به خط افراط‌‌ وتفریط است و باید در این زمینه خودش را به‌شدت کنترل کند. یکی از نقدهای رایج و جاری در مورد مقالات این است که این مقاله لغت‌نامه‌ای است.

 

سوال: خاستگاه دانشنامه، فرهنگ‌سازی است. آیا این دیدگاه، با علمیت دانشنامه منافات ندارد؟ و آیا نباید از دانشنامه انتظار علمی داشت؟

 

قرار است هم یک مقاله در مجله و هم یک مقاله در دایره المعارف حرف نو بزنند. در مجله قرار است حرف نویی در مسئله واحده بزند و دایره المعارف در هیئت ترکیبیه حرف نو می‌زند نه در اجزاء. این مقاله در کلیت خودش، تصویری ارائه می‌دهد که به‌طور مستقل نمی‌توانیم چنین تصویری داشته باشیم. در مقام مثال می توان مهندسی که یک زمین را می‌بیند و می‌خواهد بر روی آن خانه بسازد را با زمانی مقایسه کنیم که از کل کره زمین عکس می‌گیریم و می‌خواهیم بدانیم زمین با کلیت خودش چه شکلی است؟ امکان ندارد هیچ مهندسی وقتی روی زمین ایستاده است تصویر کلی از زمین داشته باشد.


4- توجه به روابط ارجاعی مقالات

 

در تدوین مقاله دانشنامه‌ای، نویسنده باید به روابط ارجاعی مقالات توجه خاصی داشته باشد. یک سری مدخل هستند که کلاً ارجاعی هستند و به مدخل دیگر ارجاع داده می‌شوند؛ مانند مداخل «آخرت»، «قیامت» و «معاد». چون «معاد» از اصول دین است آن را به‌عنوان مدخل اصلی تلقی می‌کنیم و مدخل‌های دیگر را به آن ارجاع دهیم. ولی وقتی می‌خواهیم شروع به نوشتن کنیم با عناوین مختلف مواجه می‌شویم.

 

در این زمینه باید مداخل ارجاعی را احصاء کرد. سوادی که انسان در تحصیلات به دست آورده است برای این کار کافی نیست. عالم برزخ به‌عنوان دنیای پس از مرگ و قبل از دمیده شدن در صور و قیامت کبری، یک وضعیت برزخی دارد. به اعتبار این‌که پس از مرگ است جزو دنیای پس از مرگ قرار می‌گیرد ولی هنوز معاد اتفاق نیفتاده است. اینجا نمی‌توانم اجتهادا تصمیم بگیرم. این نظام مداخل دانشنامه است که برای من تصمیم می‌گیرد و صرف دانستن کلامی به من کمک نمی‌کند؛ البته نویسنده با یک ظرافت می‌تواند بگوید که این عبارت، به اعتباری به مدخل موردنظر مربوط است. در مثال دیگر، در مدخل «زکات»، فطره به یک اعتبار می‌تواند در این مقاله بیاید و به یک اعتبار که زکات متعارف نیست می‌تواند در یک مقاله نیاید.

 

 همین ارجاعات و تصمیمات است که تعیین می‌کند این مقاله از چه منظری باید دیده شود؟ در تمام دانشنامه‌ها مرسوم است که مدخل‌ها را از نظر موضوعی به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌کنند. اصل تقسیم وجود دارد ولی این بخش‌ها قراردادی هستند. ارتباط این موضوع با مؤلف این است که باید بداند این مدخل از منظر کدام بخش به او واگذار شده است؛ حتی اگر اعتراضی دارد باید اعلام کند و نمی‌تواند سرخود کار کند. مثلاً «ابن خالویه» نحوی معروف است. ممکن است این تلقی شود که به حوزه ادبیات عرب مربوط می‌شود ولی نویسنده وقتی شروع به نوشتن می‌کند می‌بیند که او یک سری کارهای قرآنی جدی انجام داده است؛ بنابراین به سر ویراستاری اعلام می‌کند که این مقاله از این حیث نیز اهمیت دارد.

 

در ایران به‌شدت روحیه فردی‌مان بالاست و روحیه جمعی‌مان پایین است. در هرلحظه‌ای اجتهاد شخصی انجام می‌دهیم و در کار جمعی به ما صدمه زیادی می‌زند و یک روحیه عدم اعتماد به وجود می‌آورد. مثلاً استادی سال‌ها در دروس حوزوی اشتغال دارد و من در هرلحظه‌ای به خودم اجازه می‌دهم که او را زیر سؤال ببرم. این عادتی است که آفت کار دانشنامه‌ای است. باید بیاموزیم که باید به افراد اعتماد کنیم و بخصوص به افرادی که از نظر کیفیت علمی افراد شناخته‌شده‌ای هستند اعتماد بیشتری کنیم. تمکین کردن به این‌که چنین تصمیمی درست بوده است یکی از اصول موضوعه کار جمعی دانشنامه‌ای است؛ هرچند تذکر به‌صورت ناصح امین بر جای خود باقی است.

 

 

برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا را کلیک کنید

 

برای اطلاع از فهرست جلسات کارگاه آموزشی شیوه‌های دانشنامه‌نویسی، اینجا را کلیک کنید

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید