چکیده:
در سخن عارفان تعبیرات و اصطلاحاتی به چشم میخورد که از شناخت و جهانبینی خاص آنها حکایت دارد، شناختی که حاصل تجربه شخصی هر عارف است. او براثر تهذیب نفس و ریاضتی که در پیش میگیرد، موردعنایت و الهام قرار میگیرد و حالی برایش فراهم میآید که بیانش در قالب الفاظ عادی نمیگنجد و بهناچار از زبان رمز بهره میگیرد تا حقیقت حال و تجربهاش از اغیار پنهان بماند؛ و ازاینروست که سخنان عارفان، آکنده از رمز و اصطلاحات عرفانی میشود. «أنا الحق» حسین بن منصور حلاج (منِ منصوری) ازجمله این تعبیرات رمزی است که در متون عرفانی و شعر حلاج، به شکلهای گوناگون مطرحشده است و حکایت احوال عارفان وارسته و رمز جهانبینی توحیدی آنهاست. در این مقاله با برشمردن ویژگی شناخت عرفانی و سخنان عارفان، به استناد دیوان شعر حلاج، معلوم گشته است که حلاّج ازنظر اعتقادی به «وحدت وجود» گرایش دارد و در تبیین ارتباط خداوند با آفریدهها، «وحدت حلول» را مطرح میکند و چون جهان و خود را مظهر تجلّی خدا میداند، از «وحدت تجلّی» سخن میگوید.
pdf دانلود مقاله من منصوری در «أنا الحق» حسین بن منصور حلاج (2.20 MB)