چکیده:
پس از ارتحال پیامبر (ص)، اعراب حکومت گریز، واقعیت تمکین به حکومتی متمرکز را پذیرفتند و با تعیین جانشین، سنت پیامبر را ادامه دادند. ازاینرو اپیستمه و نظامی معرفتی با محوریت مبانی مشروعیت قدرت در اسلام ایجاد شد و اجتماعات، سخنان و آثار، گفتمانهایی در جامعه تولید شد که هر یک تعاریف خاصی از مبانی مشروعیت حکومت ارائه دادند. یکی از مهمترین صحنههای این رویارویی مواجهه سادات حسنی و عباسی است که در مکاتبات دو شخصیت شاخص این جریانها یعنی منصور دوانیقی و محمد بن عبدالله نفس زکیه نمود یافته است؛ موضوعی که قرنها در قالب چالشهای عمیق نظری میان سه ضلع مثلث قدرت هاشمی یعنی سادات بنی الحسین، سادات بنی الحسن و خلفای عباسی استمرار یافت. شناسایی گفتمانهای سیاسی جامعه اسلامی در نیمه اول قرن دوم هجری، بر اساس مدل تحلیلی فوکو، نیازمند مراجعه به آرشیو آن دوره تاریخی و شناسایی اپیستمه حاکم بر آن است. به همین منظور از مجموع اسناد و شواهد، مکاتبات محمد بن عبدالله و منصور دوانیقی موردبررسی قرار گرفت. از رهگذر تحلیل گفتمانی این مکاتبات تلاش شد دیدگاههای سیاسی، مذهبی و حکومتی که در این نامهها به آن پرداختهشده، شناسایی و به این سؤالها پاسخ دهیم که متون موردنظر، مولد چه گفتمانی در جامعه اسلامی بودند؟ مؤلفان این گفتمانها چه راهبردهایی جهت استمرار حکومت اسلامی ارائه دادند؟ و مبانی مشروعیت قدرت از دیدگاه آنها چه بود؟
کلیدواژهها:محمد نفس زکیه، منصور دوانیقی، مشروعیت، سنت، حکومت، تحلیل گفتمان