w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث
نویسنده مقاله: سید ابوالفضل سیدی
منتشر شده در: مبلغان
رتبه مقاله: علمی-پژوهشی
سال،شماره: سال نهم، مرداد و شهریور 1386، شماره 94 (9 صفحه - از 36 تا 44)

چکیده:

روز قیامت صحنه های تکان دهنده و در عین حال آموزنده ای دارد که می توان از آنها برای تنظیم زندگی معنوی و تکامل روحی در سایه آیات الهی استفاده کرد؛ روزی که به تعبیر قرآن کریم: «یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنیهِ * وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخیهِ * وَ فَصیلَتِهِ الَّتی تُوءْویهِ * وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ»؛

«آنها را نشانشان می دهند، [روزی است که] انسانِ خطا کار دوست دارد فرزندانش، همسرش، برادرش و قبیله اش را که از او حمایت می کرد و تمامی انسانهای روی زمین را فدا کند تا مایه نجاتش گردند.»

و نیز روز حسرت و پشیمانی است.

عوامل این حسرت و پشیمانی بسیار است و بررسی همه آنها مجالی وسیع می طلبد. در اینجا تنها به ذکر دو عامل می پردازیم که بسیار مهم است و در شدت اهمیت آن همین بس که آیاتی چند از سوره های قرآن کریم به آن اختصاص یافته: یکی از این دو عامل دوست شدن با دوستان ناباب و گمراه کننده است که انسان را از راه حق منحرف می سازند و دیگری نداشتن دوستان خوب است که در سایه آنها، انسان خطا کار می تواند از آتش قهر و عذاب الهی نجات یابد.
ضرورت دوست یابی

انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و نمی تواند به تنهایی و به دور از اجتماعات انسانی زندگی کند. افراد بسیار کمی هستند که از این قاعده مستثنی بوده، به دور از محیطهای اجتماعی زندگی می کنند؛ البته آنان نیز از تأثیر این محیطها بی بهره نیستند. افراد انسانی ناگزیر از تعامل و داد و ستد روحی و فرهنگی با یکدیگرند که در ضمن آن زمینه های آشنایی، دوستی و همنشینی آنان فراهم می آید و نیازهای فطری و عاطفی آنان تأمین می شود. بنابراین، در زندگی بشری، چاره ای از دوستی و همنشینی افراد انسانی با یکدیگر نیست. تک تک انسانها با طبایع و عواطف گوناگونی که دارند، نقاط مشترک یکدیگر را می یابند و با هم دوست و همنشین می گردند. از رهگذر این دوستیها، نتایج متعددی به بار می نشیند و عواقب بد یا خوب و فواید گوناگونی نصیب انسان می گردد.

در این میان، آیات قرآن کریم و بیانات حضرات معصومین علیهم السلام نقش بسیار مهمی در جهت دادن به این دوستیها و پرهیز از عواقب ناگوار دنیوی و اخروی آنها بر عهده دارند. عواقب وخیمی که از دوستان بد در دنیا گریبانگیر انسان می شود و همچنین فوایدی که از دوستان خوب نصیب انسان می گردد، در زندگی روزمره، کم و بیش مشهود است؛ اما آثار اخروی این عواقب و فواید را فقط می توان در لا به لای آیات قرآن کریم و بیانات حضرات معصومین علیهم السلام جستجو کرد. در اینجا به ذکر چهار نمونه از آیات می پردازیم که نشانگر چهار نکته مهم در آخرت است:
حسرت به خاطر برگزیدن دوست بد

«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً * یا وَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جائَنی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً»؛

«و [به یاد بیاور] روزی را که [انسان] ظالم، دو دست خویش را [از شدت پشیمانی] با دندان گزیده، می گوید: ای کاش با رسول خدا صلی الله علیه و آله راهی برگزیده بودم! ای وای بر من! کاش فلانی را به عنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آنکه [آگاهی] به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه باعث سر افکندگی انسان است.»
شأن نزول

الف. این آیات درباره عقبة بن أبی معیط و أبیّ بن خلف که از دوستان قدیمی همدیگر بودند، نازل شده است. یکی از عادات عقبه این بود که هرگاه از مسافرت باز می گشت، غذایی فراهم می ساخت و بزرگان قومش را دعوت می کرد و با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز زیاد مجالست می نمود. روزی از مسافرت باز گشت، غذایی فراهم نمود و میهمانی بزرگی ترتیب داد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز به میهمانی دعوت شد. هنگامی که موقع خوردن غذا فرا رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این فرصت برای هدایت عقبه استفاده کرد. او که از عادات اعراب در زشتی نخوردن غذا توسط میهمان با خبر بود، به عقبه فرمود: تا شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت من ندهی، از غذای تو نمی خورم. عقبه گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لا اِ لهَ اِلَّا اللّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ.» خبر شهادتین عقبه به گوش ابیّ بن خلف که در آن مجلس حضور نداشت، رسید.

نزد او آمد و گفت: آیا تو نیز شیفته محمد صلی الله علیه و آله شده ای؟ عقبه گفت: نه، به خدا سوگند! مردی بر سر سفره من حاضر شده بود و حاضر نبود از غذای من بخورد، مگر آنکه شهادتین را بر زبان جاری کنم. من شرم کردم که او غذا نخورده از منزل من برود. به همین سبب، شهادتین را گفتم. او نیز غذا خورد.

أبیّ بن خلف گفت: من هرگز از تو راضی نمی شوم، مگر اینکه نزد او بر ـ ـ وی و [نعوذ بالله] بر صورت او آب دهان بیفکنی. عقبه نیز چنین کرد و مرتد گردید. او علاوه بر این کار زشت خود، زهدان چهار پایی را گرفت و بر کتف آن حضرت افکند.

ضحاک می گوید: «هنگامی که عقبه به صورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آب دهان انداخت، آب دهان او [به اعجاز الهی] بر چهره خودش برگشت و گونه هایش را سوزانید؛ به گونه ای که جای سوختگی گونه هایش تا هنگام مرگ بر صورت او بود.»

ب. برخی گفته اند: این آیات در حق هر کافر یا ظالمی که در کفر و ظلم از دیگری پیروی کرده و متابعت امر الهی را ترک نموده، نازل شده است.

ناگفته پیداست که شأن نزول، هیچ گونه خصوصیتی ندارد و نمی توان آیات مذکور را تنها بر خصوص شأن نزول حمل کرد. معنای آیه عام بوده، شامل تمامی انسانهایی است که به وسیله دوستان بد از راه حق منحرف شده اند. همه آنان در روز قیامت حسرت می خورند و از اینکه از راه حق تبعیت نکرده و به خاطر به دست آوردن رضایت دوستان، رضایت الهی را زیر پا نهاده اند، پشیمان می شوند و دست خویش را از شدت پشیمانی با دندان می گزند و می گویند: «ای کاش با فلان کس دوست نشده بودم!»
عاقبت دوستان مؤمن و دوستان بد

قرآن کریم، احوال دوستان بد و خوب را در روز قیامت چنین توصیف می کند:

«الْأَخِلاّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ»؛ «دوستان در این روز دشمن همدیگرند، مگر پرهیزگاران.»

این آیه نشان می دهد که دوستان بد، هر قدر هم که در دنیا دوستی شان عمیق باشد، در روز قیامت دشمنان یکدیگر می شوند و دوستان خوب هر قدر هم که در دوستی شان ضعیف باشند، در روز قیامت هم دوستان همدیگر می باشند.

اما علّت دشمنیها در این است که دوستان بد پس از دیدن صحنه های وحشتناک روز قیامت و رؤیت جهنم و بهشت، ازاعمال بد خویش به سختی پشیمان می شوند و چون راه بازگشتی هم در کار نیست، بر طبق عادت همیشگی تمام خطاکاران، تقصیر گمراهی خویشتن را بر گردن دوستان خود می اندازند و آنان را مقصر قلمداد می کنند و بدین گونه، دوستیها به دشمنی تبدیل می شود.
سرزنش دوستان بد، توسط دوستان مؤمن

قرآن کریم حکایتی عبرت آموز از اهل بهشت نقل می کند، بدین ترتیب: در حالی که بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند، یکی از آنان به یاد یکی از دوستان بد خویش می افتد و احوال او را از دوستان بهشتی خود می پرسد و ناگهان او را در قعر جهنم می بیند و شروع به سرزنش او می کند:

«فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ یَتَساءَلُونَ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرینٌ * یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ * أَ إِذا مِتْنا وَ کُنّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنّا لَمَدینُونَ * قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فی سَواءِ الْجَحیمِ * قالَ تَاللّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدینِ * وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرینَ»؛

«بعضی [از بهشتیان] رو به بعضی دیگر کرده، می پرسند. یکی از آنها می گوید: من همنشینی داشتم که همیشه می گفت: آیا به راستی تو از تصدیق کنندگان هستی [و این سخن را باور کرده ای] که وقتی ما مردیم و به خاک و استخوان تبدیل شدیم، [زنده شده و] جزا داده می شویم! سپس می پرسد: آیا [از او] اطلاعی دارید؟ ناگهان از احوال او آگاه می شود و او را در وسط جهنم می بیند. می گوید: به خدا سوگند! نزدیک بود مرا به هلاکت بکشانی و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضار شدگان [در دوزخ[ بودم.»
حسرت کفار از نداشتن دوست خوب

خداوند متعال سخن بعضی از جهنمیان را چنین نقل می فرماید:

«فَما لَنا مِنْ شافِعینَ * وَ لا صَدیقٍ حَمیمٍ»؛ «ما هیچ شفاعت کننده و دوست مهربانی نداریم.»

این آیات را با بیان روایتی که جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده، توضیح می دهیم:

آن حضرت فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ یَقُولُ فِی الْجَنَّةِ مَا فَعَلَ صَدِیقِی فُلَانٌ وَ صَدِیقُهُ فِی الْجَحِیمِ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی أَخْرِجُوا لَهُ صَدِیقَهُ إِلَی الْجَنَّةِ فَیَقُولُ مَنْ بَقِیَ فِی النَّارِ فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ؛ مردی [از بهشتیان] در بهشت می گوید: فلان دوستم چه می کند؟ در حالی که دوستش در جهنم است. خداوند متعال [به فرشتگان] می فرماید: دوست او را به نزدش در بهشت ببرید. بقیه جهنمیان می گویند: ما هیچ شفاعت کننده و دوست مهربانی نداریم.»

و امام صادق علیه السلام در اهمیت دوست خوب به این آیات استناد جسته، می فرماید:

«جایگاه دوست خوب، بسیار بالاست؛ به گونه ای که جهنمیان به او پناه برده، او را قبل از خویشاوند مهربان [خویش] می خوانند. خداوند متعال به نقل از آنان چنین می فرماید: ما هیچ شفاعت کننده و دوست مهربانی نداریم.»

یکی از ثمرات اخروی دوست خوب، همین است که در آیات و روایات ذکر شده، به آن اشاره شد؛ بدین معنا که انسان خطا کار جهنمی به احترام دوست خوبی که در دنیا داشته است، ممکن است مورد آمرزش قرار گیرد و خلاصی یابد و به دوست بهشتی اش بپیوندد.
اهمیت انتخاب دوست خوب

پس از بیان عواقب و خیم انتخاب دوست بد و فواید انتخاب دوست خوب، با توجه به اهمیتی که این مسئله در روایات حضرات معصومین علیهم السلام دارد، این بحث را در روایات پی می گیریم.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نقل از امام صادق علیه السلام چنین می خوانیم: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِل؛ «انسان بر دین دوست خویش است. پس هر کدام از شما باید بنگرد که با چه کسی دوستی می کند.»

این روایت و روایاتی از این دست، نشانگر تأثیر دوست در شکل گیری ایمان دینی و اعتقاد مذهبی افراد انسانی است. در بعضی از روایات، دوست به عنوان ملاک بدی و خوبی، دینداری و بی دینی معرفی شده است. به عنوان نمونه، دو روایت را نقل می کنیم:

1. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «... فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ فَانْظُرُوا إِلَی خُلَطَائِهِ فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ إِنْ کَانُوا عَلَی غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَا حَظَّ لَهُ مِن دِینِ اللَّهِ؛... پس هر گاه امر کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید، به همنشینان او نگاه کنید. اگر آنان اهل دین خدا بودند، او نیز بر دین خداست و اگر بر غیر دین الهی بودند، او نیز بهره ای از دین خدا نبرده است.»

2. حضرت سلیمان علیه السلام فرمود: «در باره کسی قضاوت نکنید تا به دوستان او بنگرید؛ زیرا انسان به وسیله دوستان و یارانش شناخته شده، به هم صحبتها و رفقایش منسوب می شود.»

و در روایتی از حضرت امام صادق علیه السلام ، دوست دشمن به عنوان دشمن قلمداد شده است:

«صَدِیقُ عَدُوِّ عَلِیٍّ علیه السلام عَدُوُّ عَلِیٍّ علیه السلام ؛ دوستِ دشمن حضرت علی علیه السلام ، دشمن آن حضرت است.»

و بر طبق روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، تنها ماندن بهتر از گزینش دوست بد است:

«اَلْوَحْدَةُ خَیْرٌ مِنْ قَرِینِ السَّوْءِ؛ تنهایی بهتر از دوست بد است.»
معیار گزینش دوست

با توجه به اهمیت ویژه ای که احتراز از دوست بد بر اساس دیدگاه حضرات معصومین علیهم السلام دارد، این مفهوم در روایات متعددی بیان شده که به نقل و بررسی بعضی از آنها می پردازیم:

حضرت امام صادق علیه السلام در باره مفهوم دوست خوب و بد چنین می فرماید:

«اُنْظُرْ إِلَی کُلِّ مَنْ لَا یُفِیدُکَ مَنْفَعَةً فِی دِینِکَ فَلَا تَعْتَدَّنَّ بِهِ وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِی صُحْبَتِهِ فَإِنَّ کُلَّ مَا سِوَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مُضْمَحِلٌّ وَخِیمٌ عَاقِبَتُهُ؛ هر کس که منفعت دینی به تو نرساند، بشناس! به او توجهی مکن و رغبتی به همراهی با او نداشته باش؛ زیرا آنچه غیر از خداوند تبارک و تعالی است، نابود شدنی و عاقبت آن ناگوار است.»

بر اساس این روایت، ملاک دوستی و گزینش دوست، رسیدن به منافع دینی و اخروی است. هر کس این منفعت را نصیب انسان کند، «دوست خوب» است و می توان او را به دوستی برگزید و هر کس چنین منفعتی را به انسان نرساند، «دوست بد» است و از همنشینی با او باید پرهیز کرد.

در بعضی از روایات، پاره ای از ویژگیهای دوستان بد به همراه علت احتراز از آنان ذکر شده است. مهم ترین این مصادیق عبارت است از: انسانهای شرور، احمق، بخیل، ترسو، دروغگو، کافر، فاجر، فاسق و قاطع رحم. روایاتی از این دست را ذکر می کنیم:

1. امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «لَا تُقَارِنْ وَ لَا تُوَاخِ أَرْبَعَةً الْأَحْمَقَ وَ الْبَخِیلَ وَ الْجَبَانَ وَ الْکَذَّابَ أَمَّا الْأَحْمَقُ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ وَ أَمَّا الْبَخِیلُ فَإِنَّهُ یَأْخُذُ مِنْکَ وَ لَا یُعْطِیکَ وَ أَمَّا الْجَبَانُ فَإِنَّهُ یَهْرُبُ عَنْکَ وَ عَنْ وَالِدَیْهِ وَ أَمَّا الْکَذَّابُ فَإِنَّهُ یَصْدُقُ وَ لَا یُصَدَّقُ؛ با چهار شخص همنشین نشو و برادری نورز: احمق، بخیل، ترسو، دروغگو. اما احمق؛ چون او می خواهد به تو نفع برساند، ولی ضرر می زند. اما بخیل؛ چون از تو می ستاند، اما به تو نمی بخشد. اما ترسو؛ چون از تو و پدر و مادر خویش می گریزد. اما دروغگو؛ چون راست می گوید، ولی تصدیق نمی شود.»

2. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «...إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَانَ یَقُولُ مَنْ کَانَ یُوءْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ فَلَا یُوَاخِیَنَّ کَافِراً وَ لَا یُخَالِطَنَّ فَاجِراً وَ مَنْ آخَی کَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً کَانَ کَافِراً فَاجِراً؛... پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همواره می فرمود: هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، با هیچ کافری برادری نکند و با هیچ بدکاری رفت و آمد نداشته باشد، و هر کس با کافری برادری نماید و یا با بدکاری رفت و آمد داشته باشد، کافر بدکار خواهد بود.»

3. از ابن عباس نقل شده است که گفته شد: «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیُّ الْجُلَسَاءِ خَیْرٌ قَالَ مَنْ ذَکَّرَکُمْ بِاللَّهِ رُوءْیَتُهُ وَ زَادَکُمْ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ ذَکَّرَکُمْ بِالآْخِرَةِ عَمَلُه؛ ای پیامبر خدا! کدام یک از همنشیان بهترند؟ فرمود: کسی که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد، سخن گفتن او بر دانش شما بیفزاید و عمل او شما را به یاد آخرت بیندازد.»

4. امام صادق علیه السلام نیز ملاکی دقیق ارائه می دهد؛ آنجا که به یکی از یارانش می فرماید:

«مَنْ غَضِبَ عَلَیْکَ مِنْ إِخْوَانِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَلَمْ یَقُلْ فِیکَ شَرّاً فَاتَّخِذْهُ لِنَفْسِکَ صَدِیقاً؛ هر کدام از برادرانت که سه بار بر تو خشم گرفت، ولی در باره تو سخن بدی نگفت، او را به عنوان دوست برگزین!»
رعایت دو نکته در دوستی

در انتهای این بحث، با استمداد از دو روایت، دو ادب از آداب دوستی را ذکر می کنیم:

1. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «إِذَا أَحَبَّ أَحَدُکُمْ صَاحِبَهُ أَوْ أَخَاهُ فَلْیُعْلِمْهُ؛ هنگامی که یکی از شما، همنشین یا برادرش را دوست داشت، او را آگاه سازد!»

2. امام صادق علیه السلام فرمود: «لَا تُطْلِعْ صَدِیقَکَ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَی مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْماً مَا؛ دوستت را بر سرّت تنها به مقداری آگاه ساز که اگر دشمنت بر آن آگاهی یابد، تو را ضرری نرساند؛ زیرا دوست گاهی به دشمن تبدیل می گردد.»

pdf دانلود مقاله نقش دوستان در سعادت و شقاوت انسان (175 KB)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط