چکیده
بعثت رسول اکرم(ص) به ارائه گفتمان توحیدی انجامید که در اساس و بنیان با گفتمان بتپرستی رایج و هژمونیشده در جامعة عرب قبل از اسلام متفاوت بود. عدم سنخیت و همگرایی گفتمانهای مذکور در جامعه مکّی، زمینه های تقابل گفتمانی آنان را در ابعاد گفتاری و عملی بالا برد. مقاله پیش رو قصد دارد تقابل گفتمانی سران قریش با پیامبر(ص) را در شیوه های گفتاری مورد تحلیل قرار داده و به این پرسش ها پاسخ دهد که تقابل گفتمان توحیدی و بتپرستی در شیوه های گفتاری سران قریش با پیامبر(ص) چگونه بود؟ و چه تأثیری بر اشاعه و هژمونی گفتمان توحیدی گذاشت؟
تبیین پرسش های مذکور با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان «ارنستو لکلوئو و شنتال موفه» که گفتمان را فراتر از ابعاد زبانشناسی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مطرح کردهاند، امکانپذیر است. یافته های پژوهش نشان میدهد که گفتمان توحیدی برای اشاعه و تثبیت معنا و گفتمان شرک برای بقاء و تداوم، به تقابل پرداختند که در نتیجة آن گفتمان توحیدی با بهره گیری از فضای رقابت گفتمانی و شکستن ساختار گفتمان شرک به بسترسازی مناسب جهت هژمونیککردن گفتمان خود مبادرت ورزید.
کلیدواژهها
تقابل گفتمان؛ شیوه های گفتاری؛ سران قریش؛ پیامبر(ص)؛ لکلوئووموفه