چکیده
یکی از اندیشههای بنیادین و مؤثر در تحولات سیاسی و مذهبی تاریخ اسلام در قرن دوم هجری، ضرورت مقابله مسلحانه رهبران دینی بر ضدّ خلفا و حاکمان اموی و عباسی بود. این باور، با پیگیری مداوم از سوی زیدبنعلی (م 122ق) علیه حکومت اموی بروز یافت و بعدها نیز توسط زیدیمسلکان با عنوان «قیام به سیف» دنبال شد.
نوشتار حاضر، بر آن است با بهرهگیری از نظریه «محرومیت نسبی» رابِرتگِر، زمینهها و عوامل شکلگیری این عقیده را بررسی نماید. یافتههای تحقیق، بیانگر آن است که محرومیت پیشرونده جامعه شیعی، به دلیل تحولات تاریخی پس از عصر نبوی، بهتدریج سبب تمرکز نارضایتی آنان بر اهداف سیاسی شد و از سوی دیگر، توجیهات هنجاری و سودجویانه، زید و زیدیمسلکان را به پافشاری بر این باور، و فرهیختگان و عموم جامعه را به استقبال از آن، تشویق نمود.
کلیدواژهها: قیام به سیف؛ اندیشه سیاسی شیعه؛ زیدبنعلی؛ زیدیه؛ رابِرتگِر.
دانلود مقاله زمینهها و عوامل طرحِ اندیشه سیاسی «قیام به سیف» در قرن دوم هجری