چکیده
عاطفه، نیرویی است که به وسیله آن احساسات درونی ما به دیگران منتقل میشود و مهمترین پایه یک اثر ادبی و سبب جاودانگی آن به شمار میآید. عاطفه، خود مشتمل بر موارد زیر است: رغبت، رهبت(ترس)، طرب، غضب؛ و هر یک از اینها نیز شامل جزئیات و انواع مختص به خود هستند؛ مثلاً رغبت، دربرگیرنده دو عنصر مدح و شکر است. و رهبت (ترس) شامل اعتذار و استعطاف؛ و طرب نیز دربردارنده شوق و رقّتالنسیب؛ و به همراه غضب نیز هجو، وعید و عتاب میآید. امام سجّاد (ع) شکایت و درد دل خویش را در خلال مدایح خویش جای داده و به صورت ایهام و کنایهوار به شکایت و انتقاد از حکومت جور پرداخته؛ از این رو یکی از نمودهای زیبای مدح، مدحِ آمیخته با شِکوه است که به برشمردن صفاتی از باری تعالی میپردازد و ایهاموار سرشار از شِکوه و گلایه است و با تعمّق بیشتر درمییابیم آن حضرت در خلال آن، درباره پایمال شدن حق ِمظلومان سخن رانده است. خشم و غضب بر دیگران نیز با بهکارگیری کنایهها و تعریضهای متفاوت به صورت غیرمستقیم و مخصوصاً در قبال کسانی که حق او و اجدادِ پاک مطهّرش را پایمال کردهاند، نمایان است
کلیدواژهها: اعتذار و استعطاف؛ دعا؛ رهبت؛ طرب؛ عاطفه؛ غضب؛ وعید و عتاب