w w w . a h l e b a i t p e d i a .com
دانشنامه اهل بیت
حدیث
نویسنده مقاله: احمد امامی راد / علي‌نقی فقیهی
منتشر شده در: روان شناسي و دين
رتبه مقاله: علمی-پژوهشی
سال،شماره: سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1389،پیاپی12

 چكيده

مشاورة اسلامي و نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا (ACA)1 به‌رغم وجوه ‌اشتراك‌‌هايي در سه مسئلة مهم «رازداري»، «تقوا» و «دوري از شهوت‌پرستي»، تفاوت‌هاي قابل ملاحظه‌اي دارند كه مقالة حاضر در صدد تبيين آنهاست. «رازداري» از اموري است كه در هر دو نظام اهميت زيادي دارد؛ اما «موارد نقض رازداري» که در ACA بدان‌ها اشاره شده است، از نظر اسلام كمتر، و با قيود بيشتري جايز است. «تقوا» و خدامحوري مهم‌ترين اصل در مشاورة اسلامي است. در حالي‌كه در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاورة امريكا، به‌جاي خدامحوري، قانون‌محوري مورد توجه مي‌باشد. در نوع رابطة جنسي با مُراجع و يا رعايت عفاف و دوري از شهوت‌پرستي نيز، اين دو نظام تفاوت‌هاي قابل‌ملاحظه‌اي دارند. افزون بر آن، نظر اسلام در سه حيطة ذكرشدة ACA، حرمت دوچندان آزار جنسي مُراجع و عدم جواز رابطة جنسي در صورت آسيب‌رساني به مُراجع يا فرايند درمان است.

در مجموع، اسلام و ACA به «رازداري» به‌عنوان يكي از مهم‌ترين اركان مشاوره مي‌نگرند و «آزار جنسي» مراجع را جايز نمي‌شمارند. اسلام شرط مهم مشاور را «تقوا» برمي‌شمارد كه در ACA بدان توجه نشده است.

كليد واژه‌ها:

مشاورة اسلامي، اخلاق، رازداري، تقوا و رابطه جنسي.

متن مقاله
مقدمه

مشاور نقش اساسي در مشاوره دارد و مهم‌ترين نقش وي، به ارزش، اخلاق و نوع رفتارش مربوط مي‌شود. رعايت مسائل اخلاقي در مشاوره آن‌قدر مهم است كه امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «مشورت شايسته نيست؛ مگر با شرايط آن و هر كه آنها را بداند، خوب است، وگرنه زيانش بر مشورت‌خواه بيش از سودش باشد».2 با وجود تأكيد فراوان بر مشاوره و اهميت آن در متون اسلامي، امام صادق(ع) در صورت عدم رعايت حدود مشاوره، نبود آن را بهتر از بودنش برمي‌شمارد و زيان آن مشاوره را بر مراجع، بيشتر از خير آن مي‌داند. از اين روي، اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند: «با وجود غفلت در خود راهنما، چگونه گمراه هدايت مي‌شود؟!».3 همچنين در جاي ديگر مي‌فرمايند: «هر كه راهنمايى را از غير أهل آن طلب مي‌كند، گمراه مى‏شود»4 و يا «هركه از گمراه راهنمايى جويد، از راه واضح كور گردد».5

بدين منظور، تأثير ارزش‌هاي مشاور در فرآيند مشاوره، از مسائل مهم اخلاقي در اين حوزه به‌شمار مي‌آيد. به عقيدة كوري و كوري6 مداخله‌هاي درماني‌ متكي بر ارزش‌هاي اساسي است و مسئلة تأثير ارزش‌هاي مشاور بر درمان‌جو، اشارات اخلاقي دارد. هدف‌ها و روش‌هاي درمان، جلوه‌هايي از زندگي مشاور است و مشاوران ارزش‌هاي خود را به وسيلة اهداف درمان كه نسبت بدان‌ها متعهّدند، انتقال مي‌دهند.7 از اين‌روي، ضرورت رعايت مسائل اخلاقي در مشاوره از يك‌سو و تأثير ارزش‌هاي جوامع بر قوانين از سوي ديگر، متخصصان اين عرصه را به تدوين نظام‌نامه‌هاي اخلاقي در حيطة مشاوره و روان‌شناسي، با توجه به ارزش‌هاي جوامع كشاند.

تاريخچة شكل‌گيري اصول اخلاق حرفه‌اي و كميته‌هاي اخلاقي در زمينة مشاوره در غرب، به سال 1961 ميلادي برمي‌گردد. انجمن روان‌شناسي امريكا (APA)8 اصول اخلاقي را در سال 1953 ارائه كرد و اصلاحات بعدي در سال‌هاي 1959، 1981، 1992، 2002 و سرانجام در سال 2005 صورت گرفت. سپس نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاورة امريكا (ACA) كه شباهت زيادي در موضوع‌هاي اخلاقي با نظام‌نامة روان‌شناسي اين كشور دارد، تدوين شد. پس از آن، اين نظام‌نامه‌ها در كشورهايي مثل كانادا، بريتانيا، ايرلند، نيوزلند، ژاپن و ايتاليا مورد توجّه قرار گرفت. در ايران نيز «نظام‌نامة اخلاقي انجمن روان‌شناسي و مشاوره جمهوري اسلامي ايران» در سال 1385 توسّط كميسيون تخصصي شوراي مركزي سازمان نظام روان‌شناسي و مشاوره تدوين شد.9

با نگاه به اين نظام‌نامه‌ها، درمي‌يابيم كه مسائل مشترك آنها بيشتر از تفاوت‌هايشان است؛ موضوع‌هايي چون: احترام به حقوق مُراجع، رازداري، پرهيز از روابط شخصي و دوگانه، صلاحيت حرفه‌اي و غيره، از جمله مسائلي است كه با تعبيرها و توضيح‌هاي نه‌چندان متفاوتي در همة‌ آيين‌نامه‌ها ديده مي‌شود؛ اما از جمله تفاوت‌هاي مهم مسائل اخلاقي در مشاورة اسلامي و نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، كه در اسلام و ACA مورد توجه، و همچنين مورد ابتلاي بيشتر مشاوران است، در سه حيطة «رازداري»، «تقوا» و «نوع رابطه جنسي با مُراجع» نمايان مي‌‌شود. اين مقاله در صدد مقايسه اين سه موضوع در دو نظام يادشده است.
1. رازداري

براي تشخيص بهينة مشكلات مُراجع و تأثير حداكثري درمان، مُراجع بايد به رازداري مشاور اطمينان داشته باشد. طبيعي است كه نقض رازداري از طرف مشاور، احساس عدم اعتماد در مُراجع را تقويت مي‌كند. اين امر در اسلام و نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاورة امريكا مورد توجه است.
الف. رازداري در مشاوره اسلامي

در اسلام، «رازداري»، به‌منزلة يكي از اركان اساسي مشاوره و يكى از اصول اخلاقى و تربيتى به‌شمار مي‌آيد. اين امر در متون ديني به سه صورت 1. لزوم رازداري؛ 2. پيامدهاي منفي رازدارنبودن؛ 3. موارد نقض رازداري بيان شده است.
لزوم رازداري

در متون اسلامي به‌منظور پراهميت‌ جلوه‌دادن «رازداري»، به‌ شكل‌هاي زير بر اين امر تأكيد شده است:
رازداري شرط اساسي مشاور

امام صادق(ع) يكي از شرايط چهارگانة مشاور را «رازداري» بر‌شمرده‌اند: «چهارمين شرط انتخاب مشاور اين است كه اگر رازت را به او بگويى، مثل خودت آن را دانسته و نهان دارد».10 از اميرالمؤمنين(ع) نيز روايت شده است: «كسي‌كه مورد مشورت قرار گرفته است، امانت‌دار است».11 اين حديث شريف با جملة اسميه بيان شده و نشان‌دهندة تأكيد بيشتر در لزوم امانت‌داري در مشاوره است. مهم‌ترين مصداق اين امانت‌داري در مشاوره، امانت‌داري رازهاي مُراجع است.
رازداري وظيفه شرعي

امير المؤمنين(ع) ضمن توصيه‌هاى اخلاقى و حكومتى به مالك اشتر، تأكيد مى‌كنند كه تو به‌عنوان والي، بيش از هر كس سزاوار حفظ اسرار مردم هستى: «مردم عيوبى دارند كه رهبر امّت در پنهان‌داشتن آن از همه سزاوارتر است.»12 امام در ادامه با اشارة دوباره به لزوم پوشش رازهاي مردم چنين مي‌فرمايد: «پس هر مقدار كه مى‏توانى زشتى‏ها را بپوشان، تا خداوند نيز آن‌چه را كه دوست دارى بر مردم پوشيده ماند، بپوشاند».13 اين حديث شريف بيانگر تكليف دوچندان رازداري از سوي كساني است كه خاصي دارند.
رازداري و کمال دين

«رازداري» آن‌قدر مورد اهتمام دين است كه امام رضا(ع) آن را سنّت خداوند برشمرده‌اند و رازدار‌نبودن را نشانة بي‌ايماني مي‌دانند: «شخص، مؤمن نيست مگر اينكه در او سه روش باشد؛ يكى را از خدا فراگيرد و يكى را از پيامبر و سومى را از امام؛ اما روشى را كه از خدا مى‏آموزد اين است كه سر نگهدار باشد(زمر: 46)».14 با توجه به اين حديث شريف، مؤمن بايد در كتمان سرّ خود و مردم به صفت خداوند تمسّك جويد؛ همان‌طور ‌كه خداوند تعالي به تمام عالم علم دارد و با اين وسعت، كتمان مي‌كند، مؤمن نيز بايد آن‌قدر سعة صدر داشته باشد كه سّر خود و ديگران را‌ آشكار نسازد و امانت‌داري را در اين زمينه رعايت كند.
رازداري در مشاوره و اجتماعات گروهي

بايد بدين امر توجه داشت كه «رازداري»، تنها از شرايط مشاورة فردي نيست؛ بلكه بايد در مشاورة گروهي و جمع خانوادگي و دوستان وهمكاران نيز مورد توجه باشد. در توصيه‌هاي رسول خدا(ص) به ابوذر آمده است: «اي اباذر! آنچه در مجالس مى‏گذرد امانت است و علنى كردن سّر مسلمان خيانت مى‏باشد».15
پيامدهاي عدم رعايت رازداري

از ديدگاه اسلامي، نقض رازداري در مشاوره آثار نامطلوب فراواني دارد كه برخي از آنها عبارت‌اند از:
تباهي کارها و نرسيدن به نتيجه مطلوب

در حديث شريفي رازدار نبودن موجب تباهي كار و از بين رفتن نتيجة مطلوب معرفي شده است: «هر كس سّر تو را آشكار ساخت، كار تو را ضايع كرده است».16 در واقع، فاش‌كردن سّر، مانع رسيدن به نتيجة مطلوب و كامل كارها مي‌شود.
. از بين رفتن اعتماد در اثر خيانت

فاش‌كردن سرّ مردم نوعي خيانت در امانت است و اين امر موجب از بين‌ رفتن اعتماد مي‌شود. از پيامبر اكرم(ص) روايت شده است: «اي اباذر! آنچه در مجالس مى‏گذرد امانت است و علنى كردن سّر مسلمان خيانت مى‏باشد».17 اين نوع خيانت (نقض رازداري)، آشكارترين و مهم‌ترين خيانت در مشاوره به‌ شمار مي‌آيد. در حديث ديگر امام صادق(ع) خيانت را در مقابل «امين‌ بودن» قرار مي‌دهد: «سزاوار نيست كسى را كه امين دانسته‏اى متّهم سازى و خائنى را كه آزموده‏اى، امين بداني»؛18 از اين‌روي، نقض رازداري نوعي خيانت است كه از تبعات آن، دوري از امانت و از بين رفتن اعتماد مراجع مي‌باشد.
ريختن آبروي مُراجع

از امام صادق(ع) در حرام‌بودن افشاي سّر مؤمن چنين روايت شده است: «به امام صادق(ع) عرض كردم: آيا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود: آرى؛ عرض كردم: يعنى شرم‌گاهش؟ فرمود: آن‌گونه كه فكر مى‏كنى نيست؛ بلكه مراد از عورت، افشاى سرّ مؤمن است».19
موارد نقض رازداري از ديدگاه اسلام

با توجه به توجه شديد اسلام به رازداري، مي‌توان دريافت مهم‌ترين اصل، رعايت اين امر در مشاوره است و به‌جز موارد بسيار ضروري، نمي‌توان به نقض رازداري اقدام كرد. برخي از موارد ضروري به شرح ذيل است:
امنيت جاني يا عرضي فرد ديگر

از مجموعة متون اسلامي مي‌توان دريافت كه حفظ جان افراد، از مهم‌ترين امور است؛ تا جايي‌كه خداوند متعال قتل ناحق يك شخص را همانند قتل تمام انسان‌ها برمي‌شمارد: «هر كس كس ديگر را نه به قصاص قتل كسى يا ارتكاب فسادى بر روى زمين بكشد، چنان است كه همة مردم را كشته باشد»(مائده: 32). بنابراين، حفظ جان افراد بر همه چيز مقدم است. همچنين رسول خدا(ص) در زمينة اهتمام به حفظ عرض و ناموس برادران ديني مي‌فرمايد: «كسى كه آبروى مؤمنى را نگه‌ دارد، بر خداست كه او را از آتش آزاد كند».20

اگر نقض رازداري با امنيت جاني و عِرضي فرد يا افرادي در ارتباط باشد ـ به‌طوري ‌كه چارة‌ مقابله با آن فقط نقض رازداري توسط مشاور است ـ‌ در اين‌صورت به حكم عقل و دفع أفسد به فاسد، مي‌توان نقض رازداري در حد ضرورت را جايز دانست. اين امر در صورت ارتباط بيماري مُراجع با امنيت جاني فرد ديگر نيز صدق مي‌كند.
جهت اخذ نظر متخصص ديگر

در صورتي‌كه مشاور براي ياري‌رساني مطلوب‌تر نياز به اخذ نظر مشاور يا متخصص ديگري داشته باشد، مي‌تواند به نقض رازداري اقدام كند؛ زيرا ادلة لزوم مشورت شامل مشاوران نيز مي‌شود و اين گروه از مشورت بي‌نياز نيستند. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «هيچ پشتيباني بهتر از مشاوره نيست».21 مشاور نيز مي‌تواند براي پشتيباني كار خود با شخص اميني مشورت داشته باشند؛ به همين دليل، چاره‌اي جز نقض رازداري ندارد. البته بايد قبل از افشاي سّر مُراجع، از تخصص و تجربة كافي آن متخصص دربارة موضوع مورد مشاوره اطمينان حاصل كرد. بديهي است كه نقض رازداري در صورتي است كه چاره‌اي جز افشاي هويت مُراجع نداشته باشد؛ اما اگر كسب مشورت با مجهول‌ماندن هويت امكان‌پذير باشد، نبايد رازداري را نقض كند.
ب. رازداري در ACA

در نظام‌نامة‌ اخلاقي انجمن مشاوره امريكا «رازداري» در جاي‌جاي قوانين مورد توجه بوده است:
رازداري مهم‌ترين اصل در مشاوره

«رازداري» كه مهم‌ترين موضوع در روابط مشاوره‌اي محسوب مي‌شود،22 بنابر گفتة ولفل، با اصول اخلاقي «خودمختاري»، «وفاداري»، «نيكوكاري» و «عدم آسيب‌رساني» مرتبط است.23 كيگل و كاپلز24 با اشاره به اين امر خاطر نشان مي‌سازند كه: «مشاوران هرگز نبايد در ملأ‌عام در مورد مُراجع خود صحبت كنند؛‌ حتي اگر به ‌نظر برسد كه به ‌هيچ طريقي صحبت‌كردن دربارة مُراجع، به خود او آسيبي نمي‌رساند».25 اهميت رازداري آنجا ظاهر مي‌شود كه بنابر گفتة بارك،26 حتي پس از مرگ مُراجع نيز نبايد راز او فاش شود.27 به‌هرحال، رازداري در مشاوره و روان‌درماني، موضوعي است كه هيچ كس منكر اصل آن نيست و در حرفه‌هاي ياري‌رسان مثل پزشكي نيز مورد توجه مي‌باشد.28

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، در بخش‌هاي مختلف آن موضوع «رازي‌داري» بررسي شده است. در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ «الف»: احترام به حريم خصوصي) بيان مي‌دارد: «مشاوران براي حقوق مُراجعان خود در حريم خصوصي احترام قائل هستند و از آشكارسازي‌هاي غيرقانوني و ناموجه در مورد اطلاعات محرمانه امتناع مي‌ورزند».

در نهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي آمده است: «مشاوران بايد اطلاعات مربوط ‌به خدمات مشاوره‌اي را محفوظ نگهدارند». در چهل و پنجمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز چنين آمده است: «مشاوران بايد اطلاعات محرمانه‌اي را كه در مورد شركت‌كنندگان در تحقيق به‌دست آورده‌اند، محفوظ نگهدارند».29
روش‌هاي رازداري

نظا‌م‌نامة انجمن مشاوره امريكا در بخش‌هاي مختلف به روش‌هايي براي رازداري اشاره‌ دارد كه اين راه‌ها در پيشگيري از نقض سهوي رازداري نيز مؤثر است:
عدم تعيين هويت مُراجع

در بخش «ز» (تحقيق و انتشار؛ 3. گزارش نتايج؛ «د»: هويت آزمودني‌ها) آمده است: «مشاوراني كه اطلاعات را تهيه مي‌كنند، در تحقيق شخص ديگري كمك مي‌كنند، نتايج تحقيق را گزارش مي‌كنند يا اطلاعات اصلي را در دسترس قرار مي‌دهند، مراقب هستند تا هويت آزمودني‌هاي مربوط، در غياب اجازة كتبي خاص از آزمودني‌ها مخفي بماند». اين امر در شانزدهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز مورد توجه بوده است.
تغيير شكل داده‌ها در انتشار آنها

در بخش «ب» (رازداري؛ 5. تحقيق و انتشار؛ «الف»؛ ضرورت تغيير شكل داده‌ها) آمده است: «استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده از روابط مشاوره‌اي با هدف آموزش، تحقيق يا انتشار، به محتوياتي محدود مي‌شود كه بتوان آن را تغيير داد تا در ناشناس ماندن افراد درگير، اطمينان حاصل شود».
اطمينان از تعيين سياست‌هاي محرمانه‌ماندن اطلاعات

در بخش «ب» (رازداري؛ 6. مشورت؛ «ب»؛ مؤسسات همكاري‌كننده) آمده است: «قبل از درميان‌گذاشتن اطلاعات، مشاوران سعي مي‌كنند تا مطمئن شوند كه در ساير مؤسسات، سياست‌هايي تعيين شده است كه به‌طور مؤثر از محرمانه‌بودن اطلاعات حفاطت مي‌كند».
افرادي و مواردي که رعايت رازداري در آن‌ها مورد تأکيد بيشتري است:

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، لزوم رازداري نسبت به برخي گروه‌ها و اشخاص با تأكيد بيشتري وارد شده است. اين موارد عبارت‌اند از:
اهتمام به رعايت اين مسئله از سوي زيردستان مشاور

در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ «ح»؛ افراد زيردست) بدين مطلب اشاره دارد كه: «مشاوران هر تلاشي به‌عمل مي‌آورند تا اطمينان حاصل كنند كه حريم خصوصي و اسرار محرمانه مُراجعان توسط افراد زيردست مثل افراد داوطلب، كادر اداري، كارآموزان و كاركنان حفظ مي‌شود». همچنين در دهمين استاندارد عملكرد مشاورهاي آمده است: «مشاوران بايد براي حصول اطمينان از اينكه زندگي خصوصي و رازداري مُراجعان توسط افراد زيردست محفوظ مي‌ماند، اقدام ‌نمايند».
افراد گروه‌درماني

لازمة درك عميق در مشاورة گروهي كه نوابي‌نژاد آن را به‌منزلة مهم‌ترين مسئوليت مشاورة گروهي مي‌داند،30 اطمينان اعضاي گروه به رازداري ديگر اعضا مي‌باشد. اين امر تكليف رهبر گروه را در جلسات آغازين و روند پيش‌روي گروه تعيين مي‌كند كه اعضا را در مورد رعايت اين رازداري توجيه سازد.

لزوم اين توجيه در بخش «ب» نظام‌نامه انجمن مشاوره امريكا (رازداري؛ 2. گروه و خانواده؛ «الف»؛ كار گروهي) بدين صورت ذكر شده است: «در كار گروهي، مشاوران رازداري و شاخص‌هاي مربوط ‌‌به واردشدن به گروه را تعريف مي‌كنند؛ اهميت آن را تشريح مي‌كنند و مشكلات مرتبط با رازداري موجود در كار گروهي را مورد بحث و تبادل‌نظر قرار مي‌دهند. اين حقيقت كه رازداري را نمي‌توان تضمين كرد، آشكارا با اعضاي گروه در ميان مي‌گذارند». اين قانون بدين امر توجه دارد كه با توجه به تركيب اعضاي گروه كه از افراد متعدد غيرمتخصص و گاهي افراد كم تعهداند، امكان نقض رازداري در گروه‌ها وجود دارد. از اين‌روي، بر رهبر گروه لازم است، اين موضوع را در جلسات نخستين شروع گروه، تذكر دهد. چنان‌چه در يازدهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز آمده است: «مشاوران به‌وضوح اين موضوع را با اعضاي گروه در ميان بگذارند، كه نمي‌توان رازداري را در كار گروهي تضمين كرد».

گاهي تركيب اعضاي گروه به‌گونه‌اي است كه مُراجع خاصي، به نقض رازداري فرد ديگري شك يا يقين دارد. به همين‌ دليل، عضو گروه حق دارد از تركيب اعضاي گروه مطلع شود. اين امر در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ «ط»؛ افراد گروه‌درماني) بدين‌صورت ذكر شده است: «اگر درمان مُراجع دربردارندة بررسي مداوم توسط يك گروه درماني باشد، مُراجع از وجود و تركيب گروه‌درماني مطلع خواهد شد».
خانواده مُراجع

ممكن است چنين به‌نظر آيد كه بر لزوم رازداري در مورد اعضاي خانواده نسبت به اعضاي ديگر و يا اعضاي خاص مثل پدر و مادر مُراجع، تأكيد ويژه‌اي نشده است؛ به‌منظور دفع اين شبهه، انجمن مشاوره امريكا به لزوم رعايت اين اصل مهم (رازداري) در خانواده در بخش «ب» (رازداري؛ 2. گروه و خانواده؛ «ب»؛ مشاوره خانواده) تأكيد مي‌كند: «در مشاورة خانوادگي اطلاعات مربوط به يك عضو خانواده را نمي‌توان با عضو ديگري بدون اجازه مطرح كرد. مشاوران از حقوق مربوط به زندگي خصوصي هر عضو خانواده حمايت مي‌كنند». همچنين در دوازدهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي آمده است: «مشاوران نبايد اطلاعات مربوط ‌به يك عضو خانواده را در مشاوره، براي عضو ديگر خانواده بدون اجازه قبلي آشكار سازند».
گزارش‌هاي مشاوره‌اي

مشاوران بايد در تهيه و نگهداري گزارش‌هاي مشاوره‌اي كه براي پروندة درماني يا نهادهاي مرتبط تهيه مي‌كنند، احتياط‌هاي لازم را داشته باشند تا از فاش‌شدن آنها جلوگيري به‌عمل آورند. اين امر در موارد ذيل مورد تأكيد ويژة ACA قرار گرفته است:
گزارش مشاوره‌اي براي پرونده درماني

در بخش «ب» (رازداري؛ 4. گزارش‌ها؛ «ب»؛ محرمانه‌بودن گزارش‌ها) آمده است: «مشاوران مسئول حفظ امنيت و محرمانه ماندن هر نوع گزارش مشاوره‌اي هستند كه تهيه مي‌كنند، نگاه مي‌دارند، انتقال مي‌دهند يا از بين مي‌برند؛ خواه گزارش‌ها مكتوب باشند،‌ تايپ شده باشند، كامپيوتري شده باشند و يا به ‌هر شيوة ديگري ذخيره شده باشند».

همچنين در بخش «ب» (رازداري؛ 4. گزارش‌ها؛ «ج». اجازة گزارش يا مشاهده) آمده است: «مشاوران براي ضبط گزارش‌ها يا مشاهدة جلسات، از مُراجعان اجازه مي‌گيرند». در سيزدهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز چنين بيان مي‌دارد: «مشاوران بايد به‌گونه‌اي شايسته، در ايجاد، نگهداري، دستيابي، انتقال و آشكارسازي گزارش‌هاي مشاوره، رازداري را رعايت كنند».

در چهاردهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز در ضبط و مشاهدة جلسات بدين امر تأكيد شده است: «مشاوران بايد از مُراجعان به‌منظور ضبط الكترونيكي يا مشاهدة جلسات از قبل كسب اجازه كنند».
گزارش مشاوره‌اي براي نهادهاي مرتبط

در بخش «ب» (رازداري؛ 4. گزارش‌ها؛ «هـ»؛ آشكارسازي يا انتقال گزارش‌ها)‌ آمده است: «مشاوران براي آشكارسازي يا انتقال‌دادن گزارش‌ها به اشخاص ثالث قانوني، از مُراجعان اجازة كتبي مي‌گيرند؛ مگر آنكه استثناهايي براي رازداري وجود داشته باشد؛ اقداماتي براي حصول اطمينان به‌عمل مي‌آيد تا دريافت‌كنندگان گزارش‌هاي مشاوره‌اي نسبت به ماهيت محرمانه‌بودن گزارش‌ها حساس يا دقيق باشند». همچنين در بخش «هـ» (ارزيابي‌، سنجش و تفسير؛ «هـ». 4. ارائه اطلاعات به متخصصان؛ «ب»؛ ارائه اطلاعات خام) بدين امر، چنين اشاره دارد: «مشاوران به‌طور متداول اطلاعاتي (مثل يادداشت‌هاي مصاحبه، مشاوره يا پرسش‌نامه‌ها) را كه صرفاً با رضايت مُراجع يا نمايندة قانوني مُراجع بوده است،‌ ارائه مي‌كنند. چنين اطلاعاتي معمولاً فقط به افراد شناخته‌شده مشاوران به‌عنوان افراد باصلاحيت براي تفسير اطلاعات ارائه مي‌شود». اين امر در پانزدهمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز مورد توجه بوده است: «مشاوران بايد براي آشكارسازي يا انتقال گزارش‌ها به شخص ثالث، كسب اجازه كنند؛ به‌جز موارد استثنائي كه در نهمين استاندارد فهرست شده است».
نتايج تحقيق

در بخش «ز» (تحقيق و انتشار؛ 2. رضايت آگاهانه؛ «د»؛ محرمانه‌بودن اطلاعات) آمده است: «اطلاعات به‌دست‌آمده از شركت‌كنندگان، در طي روند تحقيق محرمانه است. وقتي اين احتمال وجود دارد كه ديگران ممكن است به چنين اطلاعاتي دسترسي داشته باشند، كار تحقيقي مبتني بر اصول اخلاقي، مستلزم آن است كه احتمال آن، به‌همراه طرح‌هايي براي حفاظت از رازداري،‌ به‌عنوان بخشي از روال كار، براي شركت‌كنندگان توضيح داده شود».

بخش «ز» (انتشار و تحقيق؛ 4. انتشارات؛ «هـ»؛ بررسي تخصصي) بدين امر اشاره دارد كه: «مشاوراني‌كه مطالب عرضه‌شده را براي انتشار، تحقيق يا هر هدف علمي ديگر بررسي مي‌كنند، به جنبة محرمانه‌بودن و حق مالكيت افرادي كه آن‌را عرضه كرده‌اند، احترام مي‌گذارند».
موارد جواز نقض رازداري

اصل «رازداري» مورداتفاق همة نظريه‌پردازان عرصة بهداشت رواني است؛ اما اين امر به معناي عدم جواز مطلق نقض اين اصل نيست. آنچه در نظام‌نامه انجمن مشاوره امريكا به موارد استثنائي اين اصل توجه شده است، در ادامه بيان مي‌شود:

در بخش «ب» (رازداري؛ 6. مشورت؛ «الف»؛ احترام به حريم خصوصي) به‌صورت عام به جواز نقض رازداري با اهداف حرفه‌اي اشاره شده است: «اطلاعات به‌دست‌آمده از يك رابطة مشاوره‌اي براي اهداف حرفه‌اي، تنها با افرادي‌ ‌كه به‌وضوح درگير با مُراجع هستند، مورد بحث و تبادل‌نظر قرار مي‌گيرد. گزارش‌هاي شفاهي و كتبي،‌ اطلاعات مربوط ‌به اهداف مشورتي را در اختيار مي‌گذارند و هرگونه تلاشي به‌عمل مي‌آيد تا از هويت مُراجع حفاظت گردد و از تعرض بي‌دليل به حريم خصوصي مُراجعان خودداري شود». در اين قانون به‌صراحت اعلام نشده است منظور از اهداف حرفه‌اي چيست؛ اما مي‌توان به اهدافي چون تقاضاي دادگاه، تحقيق، احتمال خطر براي شخص ثالث، گسترش دانش و كسب مشورت از ديگر متخصصان اشاره كرد كه در ديگر قوانين نظام‌نامه، به شرح ذيل، بدان‌ها اشاره شده است:
درخواست از سوي قانون

در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ صرف‌نظر از حريم خصوصي) آمده است: «حق حريم مربوط ممكن است توسط مُراجع يا نمايندگان ذي‌صلاح به‌لحاظ قانوني از فرد گرفته شود». همچنين در بخش «ج» (صلاحيت حرفه‌اي؛ 5. مسئوليت افراد نسبت به عموم؛ گزارش به شخص ثالث) آمده است: «مشاوران در ارائة گزارش نظرات و فعاليت‌هاي حرفه‌اي‌شان به افراد ثالث، ازجمله دادگاه‌ها، شركت‌هاي بيمه، آنهايي‌كه دريافت‌كنندة گزارش‌هاي ارزشيابي هستند و سايرين، درست، دقيق و بدون اشتباه عمل مي‌كنند».

البته درخواست دادگاه به‌معناي نقض رازداري به‌صورت مطلق و بدون تأمل نيست و مشاور بايد در مرحلة اول، در صورت تشخيص نداشتن ضرورت، سعي در توجيه دادگاه داشته باشد. در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ «هـ»؛ آشكارسازي به‌دستور دادگاه) آمده است: «وقتي دادگاه براي عرضة اطلاعات محرمانه بدون اجازه مُراجع، دستور صادر مي‌كند، مشاوران از دادگاه درخواست مي‌كنند كه اين كار به‌دليل آسيب بالقوه به مُراجع يا رابطة مشاوره‌اي الزامي نباشد».
داشتن بيماري‌هاي مسري و كشنده مُراجع

در بخش «ب» (رازداري؛ 1. حق حريم خصوصي؛ «د»؛ بيماري‌هاي مسري و كشنده) بيان مي‌دارد: «در صورتي ‌كه اطلاعات مشاور تأييد كند كه مُراجع بيماري مسري و كشنده دارد، آشكارسازي اطلاعات توسط او به يك شخص ثالث قابل شناسايي كه ارتباطش با مُراجع در خطر شديد ابتلا به بيماري است، توجيه‌پذير مي‌باشد. مشاور قبل از آشكار ساختن اين مسئله، بايد مطمئن شود كه مُراجع قبلاً شخص ثالث را در خصوص بيماري‌اش باخبر نكرده است و مُراجع تصميم ندارد تا شخص ثالث را در آيندة نزديك آگاه سازد». از اين قانون، سه شرط اساسي در اين جواز نقض رازداري برمي‌آيد:

الف) وجود شخص ديگر مرتبط با مُراجع كه امكان آسيب‌ديدن از مُراجع را داشته باشد؛

ب) آن شخص خود از اين امر آگاه نيست؛

ج) با وجود درخواست مكرر مشاور از مُراجع،‌ او خود نسبت به اطلاع‌رساني به آن شخص اقدام نمي‌كند.

در نظام‌نامة انجمن مشاورة امريكا، به وجود خطر جاني ديگر براي شخص ثالث اشاره نشده است و فقط به آسيب‌رساني از راه بيماري اشاره دارد؛ اما در نظام‌نامة انجمن روان‌شناسي امريكا (حريم شخصي و رازداري؛ 5. 4. 4. افشاء) اين آسيب‌رساني به صورت مطلق آمده است و شامل احتمال آسيب‌رساني جاني به شخص ديگر نيز مي‌شود.

گلدارد، بعد از بيان اينكه مشاوران باتجربه نيز گاهي اوقات با مُراجعان خطرناكي كه اعمال خطرآفريني را در برابر ديگران انجام مي‌دهند و ممكن است دوباره آن‌را تكرار كنند، در تعليل لزوم افشا‌سازي در اين‌گونه موارد به اين امر اشاره دارد كه: «مشاوران مسئوليت‌هايي را نه‌تنها براي مُراجعان خود، بلكه در قبال جامعه نيز بر عهده دارند؛ از اين‌روي، مواردي وجود دارد كه مشاوران لازم است اطلاعات را فاش كنند تا از شخص سومي حمايت كنند». مثال گلدارد در اين زمينه، مُراجع اسلحه‌داري است كه قصد كشتن فردي را دارد؛ در اين‌صورت، نه‌تنها افشاي سّر مُراجع غيراخلاقي نيست، اطلاع ندادن اين امر به مقامات پليس نيز غيراخلاقي و غيرمسئولانه است.31
ارائه نتايج تحقيق براي ديگر همكاران

در بخش «ز» (تحقيق و انتشار؛ 3. گزارش نتايج؛ «ج»؛ الزام به گزارش نتايج نامطلوب) بيان مي‌دارد: «مشاوران نتايج هرگونه تحقيقي را كه از نظر حرفه‌اي ارزشمند است، با يكديگر در ميان مي‌گذارند. نتايجي كه بيانگر نكات نامطلوب دربارة نهادها، برنامه‌ها، خدمات، عقايد نافذ و علايق ريشه‌دار است، كتمان نمي‌شود».
براي محققي كه خواهان مطالعة مشابهي است

در بخش «ز» (تحقيق و انتشار؛ 3. گزارش نتايج؛ «هـ»: مطالعات مشابه) آمده است: «مشاوران موظف هستند تا تحقيق اصلي را در دسترس افراد متخصص باصلاحيتي كه ممكن است بخواهند بررسي را تكرار كنند، قرار دهند».
جهت اخذ مشورت‌هاي تخصصي از ديگر متخصصان

اين مورد از جواز نقض رازداري از بخش «ز» (تحقيق و انتشار؛ ز. 3. گزارش نتايج؛ «هـ»: مطالعات مشابه) انجمن مشاوره امريكا قابل استنباط است؛ اما در اين نظام‌نامه، با ‌صراحت بيشتري در بخش حريم شخصي و رازداري بيان شده است.
2. تقوا

«تقوا» و خدامحوري اصلي‌ترين شرط در حوزة مسائل مشاورة اسلامي است كه به شرح ذيل قابل تبيين مي‌باشد:
الف. تقوا در مشاوره اسلامي

تقوا از مسائلي است كه در جاي‌جاي قرآن كريم و روايات اهل‌بيت‡ مورد توجه بوده است؛ اما آن‌چه در فرآيند مشاوره مدنظر است، به شرح ذيل مي‌باشد:
تقوا مهم‌ترين شرط مشاور در اسلام

امام صادق(ع) مي‌فرمايند: «در امور خود كه لازمة دين‌داري ‌است با كسى مشورت كن كه پنج خصلت دارد عقل و بردبارى و تجربه و خيرخواهى و تقوي».32

«تقوا» از شروط اساسي در مشاوره اسلامي به‌ شمار مي‌آيد و با توجه به مفاد رواياتي‌كه در ادامه مي‌آيد، مي‌توان گفت مهم‌ترين شرط فرد اسلامي است. «تقوا» به ‌معناي حفظ نفس از گناهان و ترك معاصي است.33 اين امر در فـرهـنگ ديني جايگاه والايي دارد، مبنا و ركن اساسي اخلاق اسلامي است و بدون آن، اخلاق و ايمان مفهومي ندارد؛ همان‌طور كه اميرمؤمنان(ع) فرمود: «تقوا حاكم‌ بر خصلت‌هاى نيكوست».34 همچنين فرمودند: «ايمان بدون تقوا نفعي ندارد».35
پيامدهاي رعايت تقوا در مشاوره

رعايت تقوا در مشاوره آثار و بركات فراواني دارد. برخي از اين آثار عبارت‌اند از:
هدايت به سوي خير

در روايتي، امام صادق(ع) به شرط ورع (مرتبة بالاي تقوا) در مشاور چنين اشاره دارد: «با مرد خردمند پارسا مشورت كن كه او جز به خير نظر ندهد».36 اين حديث شريف به شرط «وَرَع»، كه مرتبة بالاي تقواست، اشاره دارد. در تعليل اين امر، «خيرخواهي» مشاور در صورت داشتن تقواي الاهي آمده است. در واقع، شخصي كه از مرتبة بالاي ترس از خداوند برخوردار است، به‌جاي ارائة مشورتي كه با هواهاي نفساني او يا مُراجع منطبق باشد، به ارائة راه‌كاري خواهد پرداخت كه مصلحت واقعي مُراجع است. همچنين با توجه به ملزومات وَرع، در صورت ندانستن راه‌حل، به‌منظور عدم خروج از خير و صلاح مُراجع كه در اين حديث شريف بدان اشاره شده است، حداقل امري كه رعايت خواهد كرد، ارائه‌ نكردن راه‌كارهاي نامشروع و شر است.
زمينه رعايت تمام مسائل اخلاق اسلامي

با توجه به آثار «تقوا» و توصيه و تأكيد ائمه اطهار به اين شرط در مشاور، به نظر مي‌رسد تقوا به‌مثابة يك نگهبان قوى و يك كنترل‌كنندة مطمئن، جلوى سركشى نفس اماره را مي‌گيرد و از خيانت به ديگران برحذر مي‌دارد. چنين اشخاصي بر اساس مصالح واقعي و جاودان مُراجع مشاوره مي‌دهند و به‌خاطر معيار ‌قراردادن خداوند، مي‌كوشند مسائل اخلاق اسلامي ‌مشاوره مانند صداقت، اخلاص، رازداري، مسئوليت، صبر و غيره را رعايت كنند. همچنين تقواي الاهي باعث پاي‌بندي مشاور به بسياري از واجبات و محرمات الاهي مي‌شود؛ مانند: عدم تماس بدني با مُراجع نامحرم، خيانت نكردن به مُراجع با نگاه ناپاك خلف وعده نكردن.
عنايت الهي و حل‌شدن مشكلات

خداوند به يكي از آثار مهم رعايت تقواي الاهي چنين اشاره مي‌كند: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ؛( طلاق، 2 و 3) هر كس تقواي الاهي داشته باشد، خداوند برايش گشايش‌گاهي قرار داده و او را از جايي ‌كه حساب نمي‌كرد، روزي مي‌رساند». در اثر اطاعت از خداوند، بركات مادي و معنوي شامل حال چنين شخصي مي‌شود و در بركات مشاوره و حل مشكلات مُراجع نيز تأثير خود را بر جاي مي‌گذارد.
ب) تقوا در ACA

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، «تقوا» به‌‌منزلة يك ملكة اخلاقي و عمل‌كننده مورد توجه نبوده است؛ اما شايد بتوان به «قانون‌محوري» كه مورد توجه جدي اين نظام‌نامه مي‌باشد، به‌مثابه‌ يك عامل بازدارندة جزئي دنيوي اشاره‌‌اي داشت. براي مثال، در بخش «ج» از نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا (مسئوليت حرفه‌اي؛ 1. آگاهي از استانداردها) آمده است: «مشاوران در قبال مطالعه، آگاهي و پيروي از نظام‌نامة اخلاقي و استانداردهاي حرفة مشاوره از مسئوليت برخوردارند»؛ اما قانوني كه در ACA از آن سخن به‌ميان مي‌آيد، قانون مردمي و مصوّب انجمن مشاوره امريكاست.
3. رعايت حيا و عفاف و پرهيز از رابطة جنسي با مُراجع

مشاور در جريان مشاوره با مُراجعان نامحرم مواجه مي‌شود و با اين پرسش روبه‌روست كه نوع برخوردش چگونه باشد؟ اين پرسش گاهي درباره مُراجعان همجنس نيز پيش مي‌آيد. اسلام و ACA براي پاسخ به اين پرسش، جواب‌هاي مشترك و متفاوتي دارند كه در ذيل بدان‌ها اشاره مي‌شود:
الف. رعايت حيا و عفاف و دوري از شهوت‌پرستي و رابطة جنسي نامشروع با مُراجع در اسلام

حيا و عفاف در اسلام از جمله مواردي است كه در متون ديني بدان تأكيد شده است. اكنون به توضيح و نوع تأكيد و آثار آن در مشاوره مي‌پردازيم.
معنا و حدود عفاف و دوري از شهوت‌پرستي در اسلام

«عفت‏» داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خويشتن‌دارى در برابر هرگونه تمايل افراطى نفسانى،37 و مفهوم خاص آن، خويشتن‌دارى در برابر تمايل‌هاي جنسى نامشروع است.38 روايات فراواني بر ضرورت رعايت حيا و عفت در هر دو معنا وارد شده است كه مجال ذكر تفصيلي آن نيست.

از آنجا‌كه در مشاوره زمينه ابتلاي به اين گناه كبيره زياد است، مشاور اسلامي بايد با استعانت از خداوند، تقواي الاهي را سرلوحة كار خويش قرار دهد و در تقويت نفس خود براي مصون‌ماندن از شهوت نامشروع كوشا باشد. سخن اميرالمؤمنين(ع) بدين امر اشاره دارد: «زماني‌كه نفس توان‌مند و قوي شود، هواهاي نفساني در وي كم مي‌شود».39 همچنين حضرت در اشاره به رابطه عدم رعايت عفت با دل‌مردگي، كم‌حيايي و كم‌تقوايي چنين مي‌فرمايند: «آنكه شرمش كم باشد، پارسايى‏اش اندك است و آن كه پارسايى‏اش اندك، دلش مرده است و آنكه دلش مرده است، به آتش جهنم داخل مي‌شود».40 از اين حديث شريف معلوم مي‌شود كه حيا و عفت اسلامي رابطه تنگاتنگي با تقواي الاهي دارد.
آثار پيروي از شهوت در مشاور و فرآيند مشاوره

مشاور مورداعتماد با توجه به آثاري كه از شهوت‌پرستي ناشي مي‌شود، سعادت دنيوي و اخروي خود و مُراجع را به‌خطر نمي‌اندازد. اين آثار در حديث شريفي از پيامبر گرامي اسلام(ص) بدين شكل جمع شده است: «اما شعبه‌هاي عفاف: 1. رضايت (به واقعيت)؛ 2.كوچكى‌كردن؛ 3. بهره‏مندى (از خيرات)؛ 4.آسايش؛ 5. دل‏جويى (از زيردستان)؛ 6.افتادگى؛ 7. تذكر (مقابل غفلت)؛ 8. تفكر؛ 9. بخشندگى؛ 10. سخاوت است».41

آثار عدم رعايت عفاف كه بر فرايند مشاوره نيز تأثيرگذار است، به‌ شرح زير مي‌باشد:
فساد عقل

در روايتي آمده است: «اطاعت‌كردن از هوا و هوس شهواني، عقل را فاسد مي‌كند».42 فاسد شدن عقل در فرآيند مشاوره باعث فاصله‌گرفتن از حقيقت و ارائة راه‌كار بر اساس نفس اماره مي‌شود. اميرالمؤمنين(ع) نيز در حديث مشابهي چنين مي‌فرمايد: «چه‌بسيار عقل‌هايي كه شهوات بر آن حكومت مى‏كنند».43
تضعيف شخصيت انسان

در روايتي آمده است: «افزون‏شدن شهوت، شرافت انسان را لكه‌دار مى‏كند».44

مشاور با توجه به اين نكته كه پيروي از هواي نفس، امكان لكه‌دار كردن شرافت او را فراهم مي‌سازد و موجب رفتن آبروي او مي‌شود، از پيروي شهوت نامشروع خودداري خواهد كرد.
زمينه ارتكاب ديگر گناهان

اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند: «از خواهش‌ها و هواها دورى كنيد؛ پس به‌درستى‌كه آنها شما را به‌سوى ساير گناهان و داخل شدن بر بدي‌ها مى‏كشند».45 همچنين در روايت ديگري آمده است: «سبب تمام شرها غلبه شهوت است».46 با توجه به اين كه ‏«الشّر» با «الف و لام» جنس و به صورت مطلق ذكر شده است، معناى‏عموم را مى‏رساند، و اين امر بيانگر آن است كه ‏«شهوت‌پرستى‏»، منشأ تمام شرها و بدبختى‏هاست.
از بين ‌رفتن علم و حكمت

در روايتي آمده است: «حكمت و دانش در قلب پرشهوت، ساكن نمى‏شود».47 با توجه به اينكه شهوت عقل را فاسد مي‌كند، علم‌جويي واقعي با شهوت‌پرستي ناسازگار است و پيروي‌كنندة شهوت، از حكمت و علم واقعي دور مي‌‌شود.
تنفر مُراجع و مردم

در حديثي از پيامبر گرامي(ص) آمده است:

خداوند وقتى بخواهد بنده‏اى را هلاك سازد، حيا را از او بگيرد؛ وقتى حيا از او گرفته شود، متنفر و منفور شود؛ وقتى متنفر و منفور شد، امانت از او گرفته شود و همين كه امانت از او گرفته شد، راه خيانت پيش گيرد و كساني نيز بدو خيانت كنند و وقتى چنين شد، رحم از او برخيزد؛ وقتى رحم از او برخاست، مطرود و ملعون شود و طوق اسلام را از گردن او بردارند. [48

بنابراين، مشاور در صورت عدم رعايت حدود شرعي و نداشتن حياي اسلامي، دچار خيانت مي‌‌شود. اين امر در مشاوره آثار بسيار ناپسندي برجاي مي‌گذارد و افزون بر سلب اعتماد مُراجع و عموم مردم از مشاور، به اين شغل شريف نيز آسيب خواهد رساند.

با توجه به آنچه ذكر شد، مشاور اسلامي با رعايت تقوا و عفت اسلامي در هر
دو معناي عام و خاص آن، با مصون‌ماندن از آسيب‌هاي ذكرشده، محبوب خداوند نيز
واقع مي‌شود.
ب. پرهيز از رابطة جنسي با مُراجع در ACA

در نظام‌نامة انجمن مشاوره امريكا رابطة جنسي با مُراجع و زيردستان به دو صورت «مطلق رابطه جنسي» و «آزار جنسي»، مورد نهي واقع شده است. كه در ادامه به بررسي آنها مي‌پردازيم:
اقسام رابطة جنسي نهي‌شده در ACA
مطلق رابطة جنسي

در بخش الف (رابطة مشاوره‌اي؛ 7. روابط جنسي با مُراجعان؛ الف:‌ مُراجعان فعلي) چنين آمده است: «مشاوران هيچ‌گونه رابطة جنسي با مُراجعان برقرار نمي‌كنند و به افرادي‌كه قبلاً با آنها رابطة جنسي داشته‌اند، مشاوره نمي‌دهند». همچنين در سي‌وششمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي آمده است: «مشاوران نبايد روابط جنسي با دانشجويان يا كارآموزانشان برقرار كنند». اين رابطه نسبت به كارآموزان و مُراجعان فعلي به‌صورت مطلق غيرقانوني، و نسبت به مُراجعان قبلي، بعد از گذشت دو سال از رابطة مشاوره‌اي با شروط خاصي كه در پي مي‌آيد، مجاز است.
مزاحمت جنسي

بيست‌و‌سومين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي ياد‌آور مي‌شود كه: «مشاوران نبايد مزاحمت جنسي ايجاد كنند». چنان‌كه در بخش «و» (آموزش، كارآموزي و نظارت؛ 1. متخصصان و آموزش‌دهندگان مشاور؛ «ج». روابط جنسي) آمده است: «مشاوران روابط جنسي با دانشجويان و كارآموزان خود برقرار نمي‌كنند و آنها را در معرض مزاحمت جنسي قرار نمي‌دهند».
تعريف مزاحمت جنسي

اما اينكه مزاحمت جنسي در نگاه انجمن مشاوره امريكا چيست، در بخش «ج» (مسئوليت حرفه‌اي؛ 5. مسئوليت افراد نسبت به عموم؛ «ب»؛ مزاحمت جنسي) مصداق‌هايي را براي مزاحمت جنسي برشمرده است كه اگر دربارة نقش‌ها يا فعاليت‌هاي حرفه‌اي باشند، مورد نهي قانوني واقع شده است. اين مصداق‌ها عبارت‌اند از: اغواگري جنسي، جلو رفتن به‌لحاظ بدني، رفتار كلامي يا غيركلامي كه ماهيتاً جنسي باشد،‌ ناخوشايند باشد،‌ اهانت‌آميز باشد، محيط خصمانه در محل كار ايجاد كند، به‌عنوان مزاحمت براي يك فرد معقول، ناراحت‌كننده تلقي شود، دربردارندة يك عمل شديد يا اعمال شديد باشد.49
محدودة زماني عدم رابطه جنسي با مُراجعان

رابطة جنسي با مُراجع در ACA در دو حيطه مطرح است:
نداشتن مطلق رابطه جنسي (قبل و حين مشاوره) با مُراجع فعلي

در بخش «الف» (رابطة مشاوره‌اي؛ 7. روابط جنسي با مُراجعان؛ «الف»:‌ مُراجعان فعلي) چنين آمده است: «مشاوران هيچ‌گونه رابطة جنسي با مُراجعان برقرار نمي‌كنند و به افرادي‌كه قبلاً با آنها رابطة جنسي داشته‌اند، مشاوره نمي‌دهند». همچنين در چهارمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي آمده است: «مشاوران نبايد در هيچ‌نوع روابط جنسي با مُراجعان فعلي درگير شوند».
نداشتن رابطه جنسي تا دو سال بعد از ختم مشاوره

در بخش «الف» (رابطة مشاوره‌اي؛ 7. روابط جنسي با مُراجعان؛ «ب»:‌ مُراجعان قبلي) چنين آمده است:

مشاوران با مُراجعان قبلي حداقل 2 سال پس از اختتام رابطة مشاوره‌اي، رابطة جنسي برقرار نمي‌كنند. مشاوراني كه پس از دو سال چنين رابطه‌اي برقرار مي‌كنند، از اين تعهد برخوردارند كه به‌طور كامل بررسي كرده و گزارش مستند تهيه كنند تا چنين روابطي از ماهيت سوءاستفاده‌جويانه برخوردار نبوده است. اين گزارش بر اساس عواملي چون:‌ طول مدت مشاوره، مدت زمان جلسات مشاوره، شرايط خاتمه درمان، وضعيت رواني و تاريخچة شخصي مُراجع، تأثير نامطلوب بر مُراجع و اعمالي ‌كه توسط مشاور طرحي براي آغاز رابطة جنسي با مُراجع را بعد از خاتمه درمان فراهم مي‌آورد، مي‌باشد.

در چهارمين استاندارد عملكرد مشاوره‌اي نيز آمده است: «مشاوران نبايد در هيچ‌نوع روابط جنسي با مُراجعان فعلي درگير شوند و با مُراجعان قبلي نيز حداقل دو سال پس از خاتمة رابطة مشاوره‌اي نبايد روابط جنسي برقرار كنند. مشاوراني كه پس از دو سال در چنين رابطه‌اي درگير مي‌شوند، وظيفه دارند تا به‌طور كامل بررسي كنند و اثبات نمايند كه چنين روابطي ماهيت سوءاستفاده‌جويانه نداشته است».
معيار زمان‌بندي رابطه يا آزار جنسي با مُراجعان

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا تعليلي براي معيار زمان‌بندي‌هاي ذكرشده وجود ندارد؛ اما با مُراجعه به ديدگاه برخي از روان‌شناسان، به‌نظر مي‌‌رسد يكي از پشتوانه‌هاي اين قانون، اصل «عدم آسيب‌رساني50» از پنج اصل كيچنر51 است. او به پنج اصل اخلاقي خودمختاري،52 نيكوكاري،53 عدالت،54 عدم آسيب‌رساني و وفاداري55 اشاره داشت كه اساس بحث اخلاقي در روان‌شناسي و مشاوره به‌ شمار آمد.56 بنابر اصل عدم آسيب‌رساني، مشاوران و درمان‌گران بايد كاري كنند كه عملكرد آنان حتي به‌صورت سهوي، خطري براي مُراجع نداشته باشد. همچنين، بايد از هر فعاليتي كه منجر به زيان يا آسيب به مُراجع مي‌‌شود،‌ جلوگيري كنند. با توجه به اين اصل، آزار جنسي مُراجعان، به‌طور قطع آسيب‌رساني به آنان به‌شمار مي‌آيد؛ اما در مورد نداشتن مطلق رابطة جنسي با مُراجعان، حتي در صورت عدم آزار جنسي آنان، شايد بتوان به قيدي كه در تعريف آسيب‌رساني در نظام‌نامه انجمن مشاوره امريكا در بخش «ج» (مسئوليت حرفه‌اي؛ 2. صلاحيت حرفه‌اي؛ «ب»: فعاليت‌هاي تخصصي جديد) آمده است ـ مبني بر اينكه به‌صورت سهوي نيز آسيب‌رساني نباشد ـ تمسك جست.57 همچنين رابطة جنسي با مُراجعان از روابط دوگانة عميق با آنان محسوب شده، از مصاديق بارز آسيب‌رساني، هر چند سهوي، به مُراجعان محسوب مي‌شود.

البته اگر به آنچه گابارد58 در اين‌باره گفته است دقت شود، قضاوت ديگري خواهيم كرد؛ گابارد با ديدي انتقادي نسبت به قوانين و استانداردهاي اخلاقي انجمن‌هاي حرفه‌اي چنين مي‌گويد: «در انجمن‌هاي حرفه‌اي، قوانين و استانداردهاي اخلاقي تا آنجايي رشد مي‌كنند كه هيئت مديره با آن موافق باشند». او در بررسي‌هاي خود مي‌نويسد: «گاهي ممكن است ايدئال‌هاي اخلاقي هم به نفع منافع شخصي، كنار گذاشته شوند». مثال اين محقق براي مدعاي خود چنين است: «نسخة قديمي نظام‌نامة APA كلية روابط جنسي را با مُراجعان قبلي منع مي‌كرد؛ اما نسخه جديدتر آن داشتن رابطه جنسي با مُراجعان قبلي را پس از دو سال، تحت شرايط خاص مجاز شمرد». گابارد اين تغيير را به‌منزلة تغيير در جهت منافع شخصي، و نه رفاه عمومي تلقي مي‌كند.59

همچنين ولفل بعد از اذعان به محافظه‌كارانه‌بودن و قابليت نقض ضوابط حرفه‌اي در طول زمان، در مورد ACA چنين مي‌گويد: «در نظام‌نامه انجمن مشاوره امريكا زماني تأييديه صريحي وجود نداشت كه روابط جنسي با مُراجع را منع كند. وقتي مشخص شد كه سوءاستفاده جنسي مشكل عمده در حرفه به‌شمار مي‌رود، ضوابط مختص اين مشكل در نظام‌نامة بعدي (1995) تدوين شد».60 ايشان در مورد نظام‌نامة انجمن مشاوره بريتانيا61نيز به اشكال مشابهي اشاره دارد.

به‌هر حال، با توجه به اينكه نظام‌نامة اخلاقي بيشتر كشورها از جمله امريكا، بر مبناي «نسبيت‌گرايي62» است، با چنين اشكالاتي روبه‌رو مي‌شود؛ اما بر مشاوران و روان‌درمان‌گراني كه مشمول مقررات اين نظام‌نامه هستند، تا زماني‌كه قانوني برخلاف آن نيامده است، بايد بدان عمل كنند.
نتيجه‌گيري

با توجه به آنچه دربارة سه مسئلة مهم «رازداري»، «تقوا» و «دوري از شهوت‌پرستي» در مشاورة اسلامي و نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا ذكر شد، مي‌توان به مقايسه اين موارد در دو نظام پرداخت.
1. مقايسه رازداري در اسلام و ACA

در دين مقدس اسلام به رازداري مشاور، اهميت فراواني داده شده است. نقض رازداري آثار مخرّب فراواني دارد؛ تباهي كارها و نرسيدن به نتيجه مطلوب، از بين ‌رفتن اعتماد در اثر اين خيانت و ريختن آبروي مُراجع از جملة اين آثار است. حفظ اسرار در هر مشاوره‌اي لازم است و بايد نسبت به هر شخصي روا داشته شود؛ چنانچه در مشاورة خانوادگي و گروهي نيز بايد رهبر گروه و اعضا، آن را رعايت كنند. از اين‌روي، نقض رازداري فقط در مواقع بسيار ضروري كه جان و عِرض مُراجع يا شخص ديگري در خطر باشد، جايز است.

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا نيز «رازداري» مهم‌ترين مسئلة اخلاقي بوده، با وجود ذكر عمومي لزوم رعايت اين امر در چند قانون، در مواردي بيشتر بدان تأكيد شده است. در اين نظام‌نامه، به چند روش رازداري نيز توجه شده است؛ مانند: عدم افشاي هويت مُراجع، تغيير شكل داده‌ها در انتشار و اطمينان از تعيين سياست‌هايي براي محرمانه‌ماندن اطلاعات در گزارش به مؤسسات مرتبط با مُراجع.

اما در اين نظام‌نامه، موارد بيشتري براي جواز نقض رازداري برشمرده شده است؛ مانند:

1. درخواست از سوي قانون؛

2. داشتن بيماري مسري و كشندة مُراجع؛

3. ارائه نتايج كلي تحقيق؛

4. براي محققي كه خواهان مطالعه مشابهي است؛

5. براي اخذ مشورت از ديگر متخصصان.

اما در مورد نقض رازداري در اين موارد، با توجه به اطلاق‌ها و تأكيدهايي كه در اسلام دربارة «رازداري» دارد، در جواز يا عدم جواز نقض رازداري در موارد اشاره‌شده مي‌توان چنين اظهار داشت:

1. از نظر اسلام، مطلق «درخواست قانون مبني بر نقض رازداري»، نمي‌تواند مجوّزي براي اين نقض باشد؛ زيرا افزون بر آنكه قوانين تمام كشورها مبتني بر قوانين اسلامي نيست، به‌نظر نمي‌رسد مسئولان قضايي به‌اندازة مشاوران و روان‌شناسان بر اهميت رازداري با آن درجة بالايي كه ذكر شد،‌ واقف باشند؛ از اين‌روي، امكان دارد درخواست نقض رازداري‌اي داشته باشند كه ضرورت چنداني نداشته، موجب سلب ‌اعتماد از حرفة ياري‌رسان مشاوره و روان‌درماني شود. علاوه بر آنكه مبناي اسلام در جواز نقض رازداري مصالح واقعي است؛ نه مصالح نسبي كه مورد اهتمام نظام‌‌نامه‌هاي جاري اخلاقي در كشورهاست.

آري، اگر اين نقض رازداري با امنيت جاني و عِرضي فرد يا افرادي در ارتباط باشد، به‌طوري‌ كه چارة‌ مقابله با آن فقط نقض رازداري توسط مشاور باشد،‌ در اين‌صورت به حكم عقل و دفع أفسد به فاسد، مي‌توان نقض رازداري در حد ضرورت را جايز داشت.

2. در صورت «داشتن بيماري مسري و كشندة مُراجع» نيز مي‌توان مُراجع را تشويق كرد تا اين مسئله را به فرد يا افرادي‌ كه با وي ارتباط دارند، بيان كند. همچنين او را به رعايت احتياط‌هاي لازم به‌منظور انتقال ندادن بيماري‌اش به ديگران و ارتباط دائم با پزشك مربوطش تشويق كرد؛ اما در صورتي‌كه مُراجع ترتيب اثر نداد، از باب مقدم‌بودن حفظ جان مردم بر امثال اين‌گونه موارد (رازداري)، مي‌توان نقض رازداري نسبت به افراد ذكرشده داشت. در واقع، اسلام نيز اين استثناي نقض رازداري را با قيدهاي ذكرشده كه برخي از آنها در ACA نيز بود، قبول دارد.

3. نسبت به «ارائة نتايج كلي تحقيق»، در صورت معلوم‌نشدن اشارة اين تحقيق به گروه مورد‌مطالعه، كه برخي از قوانين ACA نيز بدان مشعر بودند، مي‌توان به ذكر رازها اقدام كرد، كه در واقع اين امر نقض رازداري محسوب نمي‌شود و استثناء از موارد رازداري محسوب نمي‌گردد؛ اما در صورتي‌كه با قرائن خاصي نتايج به فرد يا گروه محدودي مشعر باشند، با توجه به اطلاق‌ها و اهتمامي كه در احاديث شريف مبني بر لزوم رازداري است، نمي‌توان نقض رازداري كرد.

4. سخن و مبناي مذكور در مورد «ارائة تحقيق به محققي كه خواهان تشبيه مشابهي» است، نيز صدق مي‌كند.

5. نقض رازداري براي «اخذ مشاوره از ديگر متخصصان» نيز ضابطه‌مند است. اين امر بايد به‌صورتي ذكر شود كه هويت مُراجع معلوم نشود و قبل از افشاي سّر مُراجع از تخصص و تجربه كافي آن متخصص دربارة زمينة‌ مورد مشاوره اطمينان حاصل شود.

نتيجه اينكه در اسلام آن‌قدر به رازداري اهميت داده شده است كه فقط در صورت وجود ضرورت زياد كه پيش‌تر بيان شد، مي‌توان به نقض رازداري به‌مقدار ضرورت و با عدم اشاره به هويت مُراجع يا گروه مورد تحقيق اقدام كرد.
2. مقايسه تقوا در اسلام و ACA

مهم‌ترين معيار در انتخاب مشاور در اسلام، «تقوا» و خدامحوري است؛ زيرا با داشتن تقواي الاهي و تقيد به دين، بسياري از مسائل اخلاقي ديگر نيز به‌دنبال آن مي‌آيند؛ به‌طوري‌ كه اسلام شرط تقواي مشاور را در همة مشورت‌ها و در هر زمينه لازم دانسته، داشتن آن ‌را موجب خيرخواهي مشاور و امانت‌داري و خيانت نكردن او برمي‌شمارد. در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، به‌جاي خدامحوري، قانون‌محوري آمده است. درصورتي ‌كه مشاور از بازدارندگي الاهي برخوردار باشد، رعايت قوانين اسلامي و مشاوره‌اي، از پشتوانة عميقي در هر شرايط برخوردار خواهد بود.
3. مقايسة رعايت عفاف و دوري از شهوت‌پرستي و رابطة جنسي با مراجع در اسلام و ACA

در اسلام «عفت‏» داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن خويشتن‌دارى در برابر هرگونه تمايل افراطى نفسانى، و مفهوم خاص آن، خويشتن‌دارى در برابر تمايلات جنسى نامشروع است. اين خويشتن‌داري افزون بر پرهيز از رابطة جنسي نامشروع، پرهيز از نگاه و لمس نامشروع و امثال اين‌گونه موارد را دربرمي‌گيرد. اسلام رعايت عفت را در هر دو معنا لازم مي‌داند. پيروي از شهوت در مشاوره آثار زيان‌بخش فراواني دارد كه از آن ‌جمله مي‌توان به فساد عقل، تضعيف شخصيت، زمينة ارتكاب ديگر گناهان، از بين‌ رفتن علم و حكمت و تنفر مُراجع و مردم اشاره داشت.

در نظام‌نامة اخلاقي انجمن مشاوره امريكا، رعايت حيا و عفاف در عدم رابطة جنسي با مُراجع فعلي تا دو سال، و عدم آزار جنسي مُراجع و زيردستان لازم شمرده شده است. پس در ACA به سه موضوع در نوع ارتباط جنسي با مُراجع و زيردستان اشاره شده است:

1. عدم جواز آزار جنسي مُراجع و زيردستان به‌صورت مطلق؛

2. عدم جواز رابطة جنسي با مُراجعان فعلي و عدم ارائه خدمات به مُراجعاني‌كه قبلاً رابطة جنسي داشته‌اند؛

3. جواز رابطه جنسي با مُراجعان پس از گذشت دو سال از رابطه درماني با لزوم توجيه عقلاني اين كار.

اما نظر اسلام در اين سه مورد چيست؟

1. عدم جواز آزار جنسي؛ اسلام به‌طور قطع آزار جنسي را از سه جنبه نامشروع‌ مي‌داند: الف) عدم رعايت عفاف و شهوت‌گرايي حرام؛ ب) اذيت انسان‌ها، به‌ويژه در حيطة اذيت جنسي؛ ج) خيانت در مشاوره‌ كه مورد نهي است.

2. ارائه خدمات به مُراجعيني كه قبلاً با آنها رابطة جنسي برقرار كرده است؛ درصورت لطمة اين امر به روند درمان، لازم است از برقراري رابطة درماني در چنين موقعيتي اجتناب شود؛ اما در غير اين‌صورت، دليلي بر عدم جواز ارائه خدمات درماني نخواهد بود.

3. معيار قرار دادن «دو سال» پس از اختتام خدمات مشاوره‌اي، در جواز رابطة جنسي با مُراجع؛ پشتوانة علمي براي اين معيار يافت نشد و به‌نظر مي‌رسد صرفا‍ً از نگاه نسبيتي قانون‌گزاران ناشي مي‌شود و امكان دارد با تجديد‌نظر قانون‌گزاران ديگر در سال‌هاي آينده، اين امر يا مقدار آن تغيير كند.

 


منابع

نهج‌البلاغة، نسخه صبحي‌صالح، قم، دارالهجرة، 1414.

پاينده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، تهران، دنياي دانش، 1382.

تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1366.

حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل‌الشيعة، قم، مؤسسه آل‌البيت‰، 1409.

حسينيان،‌ سيمين، اخلاق در مشاوره و روانشناسي، تهران، نشر كمال تربيت، 1387.

راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في‌ غريب‌ القرآن، بيروت، دارالشامية، 1416.

صابري يزدي،‌ علي‌رضا و انصارى محلاتي، محمدرضا، الحكم الزاهرة، قم، نشر سازمان تبليغات اسلامي، 1375.

طريحي، فخرالدين، مجمع‌البحرين، تهران، مرتضوي، 1362.

عبدخدائي، محمدهادي، اخلاق پزشكي، قم، سازمان تبليغات اسلامي، 1371.

عطائي، محمدرضا، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، مشهد، آستان قدس رضوي، 1369.

فراهيدي، خليل ابن احمد، كتاب العين، قم، هجرت، 1410 ق.

فلسفي، محمدتقي، الحديث - روايات تربيتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1379.

كوري، جرالد و كوري، نظريه و كاربست مشاوره و روان‌درماني، ترجمه يحيي سيدمحمّدي، تهران‌، ارسباران، 1387.

گلدارد، ديويد، مفاهيم بنيادي و مباحث تخصصي در مشاوره، ترجمه سيمين حسينيان، تهران، كمال تربيت، 1378.

مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، لبنان، بيروت، مؤسسةالوفاة، 1404.

نوابي‌نژاد، شكوه، راهنمايي و مشاوره گروهي، تهران، جهاد دانشگاهي تربيت معلم، 1370.

نوري، حسين، مستدرك‌الوسائل، قم، مؤسسه آل‌البيت‰، 1408ق.

American Counseling Association (ACA) Code of Ethics; 2005, www.counseling.org

Barke, C. A., "until death do we part: An exploration in to confidentiality following the death of client?", Professional Psychology: Research and Practice, v26, 1995, p 278-280.

Kagle J.D., Kopls, S.,"Confidentiality after Tarasoff", Health and Social Work in Education, v19(3), 1994, p 217-222.

Kitchener, K.S., "Intuition, Critical evaluation and ethical principles: The foundation for ethical decisions in counseling psychology", The Counseling Psychologist, v 12, 1984, p 43-45.

Welfel, E. R., Psychologists as ethics educator: success, Failures, and unanswered questions", Professional psychology: Research and practice, v 23, 1992, p 182-189.

* دانش‌آموختة حوزة علميه و کارشناس ارشد علوم تربيتي. این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

** استاديار دانشگاه قم. دريافت: 16/9/89 ـ پذيرش: 5/2/90

1. American Counseling Associatiation.

2. محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 12، ص 43.

3. علي‌رضا صابري يزدي و محمدرضا انصارى‌محلاتي، الحكم الزاهرة، ص 73.

4. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غررالحکم و دررالکلم، ص 95.

5. همان.

6. Corey and Cory.

7. جرالد کوري، نظريه و کاربست مشاوره و روان‌درماني، ترجمه يحيي سيدمحمّدي، ص 26.

8. American Psychology Associatiation.

9. سيمين حسينيان، اخلاق در مشاوره و روان‌شناسي، ص 14.

10. حر عاملي، همان، ج 12، ص 42.

11. همان، ص 43.

12. همان، ص 429.

13. همان.

14. محمد باقر مجلسي، بحارالأنوار، ج 75، ص 291.

15. حسين نوري، مستدرک‌الوسائل، ج 8، ص 398.

16. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، همان، ص 419.

17. حسين نوري، همان، ج 8، ص 398.

18. محمدرضا عطائي، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، ص 558.

19. محمد بن حسن حر عاملي، همان، ج 12، ص 294.

20. همان، ص 292.

21. نهج‌البلاغة، ص 488.

22. سيمين حسينيان، همان، ص 87.

23. همان، ص 92.

24. Kagle and Kopls, 1994

25. J. D. Kagle Kagle, S. Kopls," Confidentiality after Tarasoff", Health and Social Work in Education, v 19(3), 1994, p 217 – 222.

26. Burke.

27. C.A. Barke, "Unitil death do we part: An exploration in to confidentiality following the death of client?", Professional Psychology: Research and Practice, v 26, 1995, p 278 – 280

28. محمدهادي عبدخدائي، اخلاق پزشکي، ص 199.

29. سيمين حسينيان، همان، ص 294

30. شکوه نوابي‌نژاد، راهنمايي و مشاوره گروهي، ص 163.

31. ديويد گلدارد، مفاهيم بنيادي و مباحث تخصصي در مشاوره، ترجمه سيمين حسينيان، 1378، ص 196.

32. حسين نوري، همان، ج 8، ص 344.

33. حسين بن محمد راغب اصفهاني، المفردات في‌ غريب‌ القرآن، ج 1، ص 881.

34. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ص 271.

35. همان، ص 89.

36. محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج 72، ص 101.

37. چنان‌چه فراهيدي (کتاب العين، ج 1، ص 92) در معناي عفت چنين آورده است: «العفةُ: الكفُّ عما لا يَحِلُّ»؛ «عفت نگهداري از آن‌چه حلال نيست، مي‌باشد». مصطفوي (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 8، ص 180) نيز در معناي عفت چنين آورده است: «الكفّ عن القَبيحِ»؛ «نگه‌داشتن از هر کار زشت».

38. راغب اصفهاني (المفردات في‌ غريب‌ القرآن، ج 1، ص 573) «عفت» را به‌معنى پديد آمدن حالتى درنفس مي‌داند كه آدمى را از غلبه شهوت باز مى‏دارد و«عفيف‏» به كسى گفته مى‏شود كه‏ داراى اين وصف و حالت ‏باشد. همچنين طريحي (مجمع‌البحرين، ج 5، ص 102) در تفسير آيه «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً» (نور: 33) آورده است: «اگر شخص فقيري از زيادشدن فقرش در اثر ازدواج بيم دارد، به‌منظور آرام‌کردن شهوت، بايد به‌وسيله رياضت تلاش در کنترل شهوت و طلب عفت کند».

39. محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج 69، ص 68.

40. نهج‌البلاغة، ص 536.

41. محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج 1، ص 117.

42. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ص 64.

43. نهج‌البلاغة، ص 506.

44. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، همان، ص 305.

45. محمدتقي فلسفي، الحديث، ج 1، ص 200.

46. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، همان، ص 304.

47. همان، ص 58.

48. ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحة، ص 288.

49. در بخش ج (مسئوليت حرفه‌اي؛ ج 5. مسئوليت افراد نسبت به عموم؛ ب. مزاحمت جنسي) آمده است:«مشاوران مزاحمت جنسي ايجاد نمي‌کنند. مزاحمت جنسي به‌صورت اغواگري جنسي، جلو رفتن به‌لحاظ بدني، يا رفتار کلامي يا غيرکلامي که ماهيتاً جنسي است،‌ تعريف مي‌شود که در رابطه با نقش‌ها يا فعاليت‌هاي حرفه‌اي رخ مي‌دهد و يا اين‌که:‌ (1) ناخوشايند باشد،‌ اهانت‌آميز باشد، يا يک محيط خصمانه در محل کار ايجاد کند، و مشاوران بدانند يا به آن‌ها گفته شود، يا (2) به‌عنوان مزاحمت براي يک فرد معقول، ناراحت‌کننده تلقي شود. مزاحمت جنسي مي‌تواند دربردارنده يک عمل شديد يا اعمال شديد باشد».

50. Nonmaleficence.

51. Kitchener

52. Autonomy.

53. Beneficence.

54. Justice.

55. Fidelity.

56. K. S. Kitchener," Intuition, Critical evaluation and ethical principles: The foundation for ethical decisions in counseling psychology", The Counseling Psychologist, 1984, v 12, p 43 – 45.

57. در اين قانون چنين آمده است: «مشاوران در حيطه‌هاي خاص که براي آن‌ها جديد است، صرفاً پس از آموزش خاص، و تجربه تحت نظارت، کار مي‌کنند. در حين پيشرفت مهارت‌ها در حيطه‌هاي ويژه جديد، مشاوران اقداماتي به‌عمل مي‌آورند تا از صلاحيت کارشان مطمئن شوند و ديگران را از آسيب احتمالي مصون دارند».

58. Gabbard. 1994.

59. سيمين حسينيان، همان، ص 31.

60. E.R. Welfel, "Psychologists as ethics educators: success, Failures, and unanswered questions", Professional psychology: Research and practice, v 23, p 182-189

61. British Counseling Association.

62. ethical relativism.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط