چکیده
در عصر رسولخدا, رهبری و امامت امری آسمانی بود که خداوند میبایست تکلیف آن را معین کند، اما پس از وفات ایشان، عدهای از مسلمانان با انکار نصّ و نصب الهی، این امر آسمانی را به مسئلهای زمینی تنزل داده و راههایی، از جمله بیت مردم با خلیفه را برای مشروعیتبخشی خلافت، مطرح نمودند. با این مبنا نیز بیعت با امیر مؤمنان علی(ع)، مردمیترین، پرشورترین و شفافترین بیعتی بود که در طول تاریخ اسلام به وقوع پیوسته است. برخی از دروغپردازان تاریخ(همچون سیف بن عمر) به منظور حفظ حیثیت کسانی که بعداَ بیعت خود را نقض کردند و در برابر علی} به جنگ برخاستند، سعی کردند تاریخ را تحریف کنند و درباره اصل بیعت و چگونگی آن، خلافِ مشهور سخن بگویند. ویلفرد مادلونگ(مستشرق آلمانی) هرچند به رعایت انصاف و اتخاذ مواضع بیطرفانه مشهور است، اما در کتاب «جانشینی حضرت محمد,» با استناد به همان منابع ضعیف، تحلیلهای نادرست ارائه داده و دراینباره دچار خطا شده است. او بیعت مردم با امام علی(ع) را مبهم و بیعت برخی از اصحاب برجسته را اجباری تلقی نموده است و ریشه جنگ های سه گانه(جمل، صفین و نهروان) را با جریان بیعت پیوند میدهد. در این مقاله، دیدگاه مادلونگ درباره اصل بیعت، چگونگی آن و ریشه جنگ های سهگانه در عصر حکومت علی(ع) نقد و ارزیابی میشود.
کلیدواژهها: علی(ع)؛ مادلونگ؛ بیعت؛ جنگ جمل؛ صفین؛ نهروان.