چکیده:
عقل بهعنوان پیامبر درونی و انبیای الهی بهعنوان پیامبران بیرونی با تقویت یکدیگر، مسیر کمال را که همان معرفت خدا و قرب به او میباشد، به انسان نشان میدهند. در این راستا، امیرالمؤمنین علی (ع) دینداری را ارزشی غبطهآور، محور وحدت، معنابخش و هدایتگر زندگی میداند. آن حضرت همچنین طرق دین الهی را معتدل دانسته، و هدف، مقصد و مبدأ آن را واحد میشمارد. از این منظر، سوءظن به خدا و همه رذایل اخلاقی آفت دیانت به شمار میروند. امام علی (ع) هدف از بعثت انبیای الهی را بیداری عقول انسانها و آشنا کردن آنها با حسن و قبح افعال بیان نموده است. آن حضرت عدالت اجتماعی، تعلیم و تربیت و شکوفایی بخشهای مهم اقتصادی را مهم شمرده و بهطور کلی توجه به آبادانی شهرها، بالندگی تجارت، عدالتورزی، حقگرایی، امنیت اقتصادی و ضرورت برنامهریزی، جزء اهداف اقتصادی در سنت علوی میباشد. امام علی (ع) عرصه سیاست را نیز با نگاهی توحیدی مینگرد و نقش سیاست را در شکلگیری اخلاق و رفتار اجتماعی برجسته میسازد. درباره رابطه دین و ایمان نیز امام (ع) علم و معرفت را رکن ایمان و شرط لازم آن و عمل را جلوه خارجی ایمان شمرده و میانهروی در امور را هم نشانه خردمندی و هم نشانه کمال ایمان میداند. علی (ع) عقل را در دستهبندیهای مختلف به مطبوع و مسموع، رعایی و روایی، معاش و معاد، سالم و فاسد، کامل و ناقص، نظری و عملی تقسیم میکند. اگرچه درباره رابطه عقل و دین، دو دیدگاه اساسی و متقابل شامل نظریه عقلگرایی حداکثری و رویکرد ایمانگرایی وجود دارد؛ اما اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی و شهید مطهری نظریه موازنهگرایی بین عقل و نقل را پذیرفتهاند. از نظر امام علی (ع) عقل، اساس دین است و ارتباط محکم و هماهنگی با وحی دارد. بدین ترتیب، عقل و دین دارای یک رابطه دو سویه و سازگار میباشند.
کلیدواژهها:عقل، دین، امام علی (ع)، علم، ایمان.