چکیده:
بحث توکل از دیرباز همواره مورد بحث اندیشمندان و صاحبان فکر بوده است و اینکه ماهیتاً توکل چگونه میتواند شخصیت انسان را در جنبههای فردی و اجتماعی برساند. توکل در رسالهی حاضر در معنای لغوی آن آشکار ساختن ناتوانی در امری ست و در اصطلاح به معنای تکیه و اعتماد بر خداست. توکل حقیقی به خدا، سرچشمهی قدرت روحی و معنوی انسان است چون برای رستگاری و سعود بهمراتب قرب الهی به ریسمان ثقلین باید درآویخت و نمیتوان هیچ یک را از دیگری گشود برای دریافت حقیقت آموزههای وحی میباید از ترجمان وحی که همان اهلبیت میباشند سراغ گرفت و قرآن کریم و اهلبیت (ع) در مواضع متعدد مسلمانان را به این امر مهم فراخواندهاند تا آنان را از آثار و برکات آن برخوردار گردانند. اساساً توکل نیاز به شناخت عمیق و علمی دارد؛ و اگر در آحاد افراد جامعه نهادینه شود میتواند دارای آثار ارزشمندی در دو حوزهی فردی و اجتماعی باشد. در حوزهی فردی توکل به خدا باعث آرامش، ارزشمندی، بریدن امید از غیر، دوستی با خدا میگردد؛ و در حوزهی اجتماعی نیز آثار ذیقیمتی که آرزوی دیرینهی بشر بوده و هست را به همراه خواهد داشت که کمترین آن عبارتند از: ایجاد عزتنفس در افراد جامعه، حریت انسانی در جامعه میباشد.
کلیدواژهها:امیر المومنین (ع)، نهجالبلاغه، توکل، ایمان، تکیه بر خدا، تسلیم و رضا.