چکیده:
از آنجا که برخی حقوق متوفی قائم به شخص خاص او نیستند، به ورثه منتقل میشود. از جمله این حقوق، حق خیار میباشد که در زمره حقوق مالی متوفی به شمار میرود. فقها در زمینه انتقال هریک از خیارات بعد از فوت به ورثه، مباحث مهمی را مطرح نمودهاند، از جمله اینکه آیا تمام خیارات قابل انتقال به ارث میباشند؟ آیا ارث خیار تابع ارث مال است؟ اعمال خیار به چه صورت باید باشد؟ با تحقیق و تفحص در منابع فقهی و حقوقی، روشن میشود که خیار حق است و به صورت قهری قابل انتقال به ورثه میباشد. فقه و قانون مدنی با توجه به مبانی و مستندات ارث خیار، تمام خیارات را «به جز خیار شرطی که مباشرت در آن شرط شده است» قابل انتقال به ورثه میدانند. از جمله نکات مهم دیگر این است که بین اعمال خیار و استفاده از مورد آن ملازمه نیست و حق خیار ارتباطی به ملکیت مورد استفاده از آن ندارد. بر این مطلب فروعی متفرع است که ارث زوجه از حق خیار متوفی در اموال غیرمنقول «در ملکی که به متوفی منتقل شده است» و ارث فرزندان دیگر غیر از پسر بزرگتر از حق خیار در حبوه میباشد. همچنین بنابراین مبنا «عدم تابعیت ارث خیار از ارث مال» میتوان ورثه را دارای حق خیار دانست، حتی در صورتی که دین میت بیش از ترکه او باشد. درباره کیفیت استحقاق ورثه از حق خیار، قانون مدنی وارد بحث نشده است؛ اما از آنجا که قوانین ارث بر مبنای شرعی و فقه امامیه استوار است، در موارد سکوت قانون به آن مراجعه میشود. بنابر نظر محققین فقها، اعمال خیار توسط ورثه بهصورت اجتماع و با توافق هم صورت باید بگیرد.
کلیدواژهها:ارث، خیار، حق، ورثه، حبوه.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در چهار فصل ارائه شده است:
فصل اول: «کلیات (شناسایی مفاهیم ارث، حق، حکم و خیار)»
* ارث
* بررسی مفاهیم لغوی حق و حکم
* خیار
فصل دوم: «مستندات فقهی، حقوقی ارث، حق، خیار و قلمرو انتقالپذیری آن»
* مستندات ارث، حق، خیار
* قلمرو انتقالپذیری حق
* اصل به ارث رسیدن خیارات
* موروثی بودن خیار مجلس یا عدم آن
* بررسی موروثی بودن خیار شرط و غبن
فصل سوم: «تابعیت یا عدم تابعیت ارث خیار از ارث مال»
* ارث قاتل و کافر و ارث از خیار در صورت دین مستغرق
* ارث زوجه و فرزندان (غیر از پسر بزرگتر) از حق متوفی
* ارث فرزندان دیگر غیر از پسر بزرگتر از حق خیار در حبوه
فصل چهارم: «کیفیت استحقاق ورثه از خیار»
* استقلالی یا جمعی یا مبعض بودن حق خیار
* وضع طرف معامله در صورت فسخ ورثه
نتیجهگیری.