چکیده
یکی از مسائلی که همزمان با مسئله امامت مطرح گشته و بهعنوان یکی از فلسفههای امامت از سوی شیعه مطرح شده است مسئله ولایت تشریعی میباشد، ولایت تشریعی به معنای حق حاکمیت و جعل قانون از مباحث مهم و اساسی است و از آنجا که درباره امامان معصوم (علیهمالسلام) از باب مسامحه نبوده بلکه از باب اداره و سرپرستی امور جامعه بشری است که البته ولایت ایشان در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است به همین خاطر در طول ولایت خداوند است نه در عرض آن. استمرار ولایت تشریعی پس از پیامبر تا پایان حیات امام حسن عسکری (ع) بیهیچ مشکلی، امامت عامه را اثبات مینمود اما با شروع امامت امام زمان و غیبت آن حضرت، زمینه طرح شبهاتی دراینباره از سوی مخالفان فراهم گردید که علمای شیعه مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و دیگران تلاش نمودند چگونگی اعمال این ولایت را در زمان غیبت تبیین نمایند. مسئله ولایت تشریعی در زمان غیبت، در دو دورهی غیبت صغری و غیبت کبری مطرح میباشد. در دورهی غیبت صغری، مشکلی از جهت ولایت تشریعی برای شیعیان وجود نداشته، زیرا از طرفی کمتر موضوعی پیدا میشد که حکم آن در روایات نیامده باشد و از طرفی هم مردم با مراجعه به نائبان خاص امام زمان (ع) نیاز خود را برطرف میکردند. در دورهی غیبت کبری، نیز هرچند امکان ارتباط رسمی با امام (ع) در این زمان وجود ندارد، اما استمرار ولایت تشریعی ممکن میباشد زیرا امکان استمرار آن در قالب تز ولایت فقیه که ادله عقلی و نقلی به اثبات آن در عصر غیبت کبری می-پردازند، وجود دارد که در عصر غیبت ولی فقیه جامع-الشرائط عهدهدار ولایت تشریعی و رهبری جامعه اسلامی میگردد.