چکیده:
فلسفهی تشریع نظام کیفری در اسلام، ایمنسازی جامعه از انحرافات و ناامنی و دفاع از جان، مال و ناموس افراد میباشد تا در پرتو این مهم سعادت فرد و جامعه تضمینشده و جامعهی اسلامی بهسوی هدایت رهنمون شود. مباحث حدود و تعزیرات از جمله مواردی هستند که برای پیشگیری از انحرافات و جلوگیری از حاکم شدن ناامنی و فساد در جامعه توسط شارع مقدس تشریع گردیدهاند و مجازاتهای متفاوتی بسته به نوع جرایم برای آنها در نظر گرفته شده است تا با برپایی آنها از مصالح بنیادین جامعه پاسداری شود. از جمله کتابهای مهم و گرانقدری که در زمینه مباحث جزایی اسلام به رشتهی تحریر در آمده است کتاب گرانسنگ «مبانی تکمله المنهاج» میباشد که توسط حضرت آیتالله العظمی خویی (ره) نگاشته شده و حاوی مطالب بسیار مهمی در ابواب مختلف جزایی میباشد. با توجه به اهمیت مباحث جزایی در اسلام از یکسو؛ و شیوهی استدلالی آیتالله خویی در کتاب مذکور و اهمیت ویژهی آن از سوی دیگر؛ خصوصاً از این جهت که در این کتاب به بررسی مبانی فقهی ابواب جزایی پرداخته شده است، بررسی و تبیین کتاب مذکور از اهمیت خاصی برخوردار میباشد؛ لذا رسالهی حاضر بر آن است که به بررسی ابواب حدود و تعزیرات این کتاب گرانقدر (از مبحث سب النبی تا آخر بخش تعزیرات) پرداخته و با بررسی مبانی فقهی این جرایم و بیان نظر قانون مجازات اسلامی و نقاط ضعف و قوت آن، گامی هرچه پیشتر در جهت اسلامی کردن قوانین برداشته شود.