چکیده:
1) وقف حبس عین و تبسیل منفعت است؛ یعنی هنگامیکه وقف به طور صحیح تحقق یافت و قبض موقوفه حاصل شد وقف لازم میگردد و مالکیت عین موقوفه از واقف زایل میشود و برای وقف شخصیت حقوقی به وجود میآید. از این پس واقف همانند بیگانهای نسبت به موقوفه تلقی میگردد؛ بنابراین نیاز به مدیری است تا اموال موقوفه را اداره نماید. وظیفه مذکور در وقف بر عهده متولی است. 2) حق تعیین متولی برای واقف است؛ اما وی در اعمال این حق با محدودیت زمانی روبرو است؛ به عبارت دیگر او فقط تاذقبل از قبض موقوفه میتواند متولی را تعیین نماید. در این حالت واقف میتواند تولیت را بری خودش به مدت عمرش یا بری مدت معینی قرار دهد و یا اینکه شخصی را به همراه خود مستقلا یا مجتمعا یا متولی موقوفه قرار دهد. همچنین واقف میتواند تولیت موقوفه برای یک یا چند نفر غیر از خودش بطور مستقل یا مجمتمع قرار دهد. به علاوه واقف میتواند حق انتخاب متولی رابه دیگری بسپارد. در اینصورت هر فردی را که شخص اخیر انتخاب کند متولی موقوفه خواهد بود. همچنین واقف میتواند به متولی حق تعیین متولی بعد از خود را بدهد و یا اینکه مقرر نماید هر متولی، متولی بعد از خود را معین کند. 3) هر گاه واقف چند نفر متولی موقوفه قرارر داده باشد اگر به صلاحیت مستقل هر یک از آنان اشاره کرده باشد در اینصورت هر یک مستقل از دیگری به اداره وقف پردازد و برای این امر نیازی به اجازه یا تصویب متولی دیگر ندارد. در این فرض هرگاه یکی از متولیان فوت کند یا محجور شود، در صلاحیت متولیان باقیمانده تاثیری ندارد؛ اما اگر تولیت متولیان مذکور به نحو اجتماع باشد و یا به طور اطلاق (که در آن اصل بر اداره وقف به نحو اجتماع است) با فوت یا محجور شدن یکی از این متولیان، حاکم (قاضی) امینی را ضمینه متولیان باقیمانده مینماید. 4) متولی حتی در صورت عجز از انجام امور تولیت حق ندارد تولیت را به دیگری تفویض کند مگر اینکه چنین حقی را واقف به او داده باشد. البته اگر شرط مباشرت متولی در اداره وقف نشده باشد وی میتواند برای این امر وکیل بگیرد. همچنین واقف میتواند بر اعمال متولی ناظر قرار دهد. این نظارت ممکن است به صورت اطلاعی و یا استصوابی باشد. 5) هر گاه واقف مدیر وقف را معین نکند. در اوقاف عام اداره با سازمان حج و اوقاف و امور خیریه است اما در اوقاف خاص تصدی با موقوف علیهم میباشد. مگر اینکه مصلحت وقف یا بطور لاحقه و یا رفع اختلاف موقوف علیهم متوقف بر دخالت ولی فقیه باشد که در این سازمان مذکور عهدهدار اداره وقفغ است. 6) اعمال اداری در وقف بسیار متنوع میباشد بطوریکه نمیتوان آنها را برشمرد؛ اما مهمترین این اعمال به قرار زیر است: تعمیر و نگاهداری مال موقف، اجاره دادن آن، جمعآوری تقسیم منافع موقوفه بین علیهم و فروش موقوفه در مواردی که مطابق مجاز است. در اداره وقف هر گاه واقف وظیفه متولی را معین کرده باشد وی باید از همان روش مقرر پیروی کند (نخستین معیار برای اداره وقف است)؛ اما اگر واقف ترتیبی نکرده باشد متولی باید شیوه متعارف را در اداره وقف بکار بندد.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در دو فصل ارائه شده است:
فصل اول: «مدیران وقف»
* مبحث اول: تولیت
* مبحث دوم: شرایط تولیت
* مبحث سوم: تعیین متولی
* مبحث چهارم: عدم تعیین متولی
* مبحث پنجم: اجرای تولیت توسط غیر متولی
* مبحث ششم: صلاحیت متولیان
* مبحث هفتم: حق التولیه
* مبحث هشتم: مسئولیت متولی در اداره وقف
* مبحث نهم: زوال تولیت
* مبحث دهم: نظارت
فصل دوم: «چگونگی اداره وقف»
* مبحث اول: معیار اداره وقف
* مبحث دوم: تعمیر و نگاهداری مال موقوفه
* مبحث سوم: ثبت مال موقوفه
* مبحث چهارم: اجاره موقوفه
* مبحث پنجم: تقسیم منافع
* مبحث ششم: افراز وقف
* مبحث هفتم: فروش موقوفه
نتیجه.