چکیده:
شناخت انسان پایه و اساس علوم انسانی است؛ به همین دلیل داشتن شناخت درست از انسان، میتواند علوم انسانی را تبدیل به راه سعادت نماید و دستیابی به شناخت کامل از انسان تنها در سایهسار آموزههای وحیانی امکانپذیر است. در میان علوم انسانی، علم تربیت (تعلیم و تربیت) به دلیل گستره آن در تمام حیطههای انسانی، بیش از سایر علوم اهمیت دارد و اگر این علم، به معنای واقعی کلمه، انسانی نباشد، تأثیر آن در تمام جنبههای زندگی انسان آشکار خواهد بود. هدف از نگارش این رساله این است که با ایجاد شناخت نسبتاً دقیقی از انسان، علم تربیت را به معنای واقعی کلمه دارای دو وصف «انسانی» و «اسلامی» نماید. تعریف انسان و شناخت فصل مقوّم انسانیت، به عنوان عامل نگهدارنده انسان در محدوده انسانیت، نخستین مبنای انسانشناختی علوم انسانی است. آموزههای قرآن کریم و عترت (ع) اولاً به انسان در والاترین مراتب انسانیت و هنگام سقوط به پستترین مراتب حیوانیت و پستتر از آن، به عنوان یک «جنبده» نگریسته و «جنبندگی» را «جنس» قرار داده است. ثانیاً «عقل» را به عنوان فصل مقوم انسانیت معرفی نموده که عدم آن، موجب خروج از محدوده انسانیت به محدوده حیوانیت و پایینتر از آن است. ثالثاً «عقل» را به معنای متداول عُرفی یا همانند مکاتب راسیونالسیتی تعریف ننموده است؛ بلکه بر اساس آموزههای قرآن کریم عقل از قوای ملکوتی وجود انسان میباشد که مهمترین کارکرد آن شناخت حق و باطل و تحریک آدمی بهسوی حق و اجتناب از باطل است. پس از تعریف انسان، پاسخ به این سوال که: «انسان باید به چه جایگاهی برسد؟ «مبنای دیگر تربیت است. در آموزههای قرآن و عترت، متناسب با ابعاد وجودی انسان، سه غایت برای انسان معرفیشده است: 1 _ رسیدن به مقام عبودیت حقّ در مقام عمل، 2 _ شناخت اسماء و صفات خداوند در مقام علم و 3 _ تحقق اسماء و صفات الهی در وجود انسان. پس از شناخت تعریف انسان و غایت آفرینش او، باید به این سوال پاسخ داده شود که: برای آنکه انسان در محدوده انسانیت باقی بماند، باید در چه فضایی قرار داشته باشد؟ آیا باید در فضای جبر قرار داشته باشد یا در فضای تفویض یا در فضایی دیگر؟ قرآن و عترت چنین پاسخ میدهند: انسان نه میتواند در فضای جبر مسیر کمال را طی کند و نه در فضای تفویض؛ بلکه باید در فضایی بین این دو قرار داشته باشد. از طرف دیگر، آزادی انسان محدود به آزادیهای طبیعی نیست؛ بلکه انسان میتواند تمام بندهای نامرئی را نیز از پای خویش بازنماید و بهسوی خلیفهاللهی پرواز نماید. با شناخت ویژگیهای مذکور، این سوال نیز به وجود میآید که: «آیا خداوند برای آنکه انسان را در محدوده انسانیت نگه بدارد و به غایت خلقتش برساند، زمینههایی در وجود او قرار داده است؟» پاسخ آموزههای قرآن و عترت به این سوال مثبت است. ساختار انسان بهگونهای آفریدهشده که اگر موانعی وجود نداشته باشد، راه کمال خویش را میپیماید و این «فطرت» همان زمینهای است که خداوند در وجود انسان تعبیه نموده است. خداوند به وسیله «فطرت» زمین تمام اقسام تربیت را در وجود انسان قرار داده است. متناسب با نوع مطالب این رساله، منابع اصلی نگارش این اثر، در سایه قرآن، منابع تفسیری و حدیثی _ که دیدگاه آموزههای قرآن و عترت را تبیین نمایند _ میباشد. در کنار منابع تفسیری و حدیثی، منابع موجود در تربیت اسلامی که بهنوعی به برخی از مسائل مندرج در این اثر اشاره داشتهاند. ضمناً آثار چهار تن از متکلمان مشهور شیعه ـ شیخ مفید، علامه حلی، لاهیجی و آیتالله سبحانی _ در سایه آموزههای قرآن کریم مورد استفاده قرارگرفتهاند.
منبع: سایت ایران داک