چکیده:
مسئلهی عبادت و توحید عبادی یکی از مسائل مهم و زیربنایی اسلام است که به علت برداشتهای مختلف از آن اختلافاتی بین بعضی از فرق و مذاهب اسلامی پدید آمده است. برخی از گروههای افراطی و تندرو ازجمله وهابیان معتقدند هر نوع خضوع و فروتنی و اطاعت در برابر هرکس و هر چیزی خواه خدا باشد یا غیر خدا و با هر نیتی که انجام شود عبادت آن کس یا آن چیزاست. بنابراین توحید در عبادت را با توسل به اسباب معنوی ناسازگارمی دانند و هرگونه عملی را که نشانگر روی آوردن به اسباب معنوی باشد مانند زیارت، توسل، شفاعت جستن و ... شرک میشمارند. منشأ این تصور برداشتی است که وهابیان از مفهوم عبادت دارند. اما مفسران و علمای بزرگ شیعه و سنی با اتکا به آیات و روایات معتقدند که در تعریف عبادت علاوه بر عنصر خضوع عنصر مقوم دیگری نیز وجود دارد و آن عبارت است از اعتقاد به الوهیت و ربوبیت نسبت به معبود که تا چنین اعتقادی بر قلب و دل حاکم نباشد بالاترین خضوعها رنگ عبادت نمیگیرد لذا اعمالی مانند توسل و شفاعت جستن از انبیاء و اولیاء به دلیل اینکه انسان تنها خدا را میپرستد و فقط آنها را شفیع و واسطه قرارمی دهد تا به درگاه خدا تقرب بجوید نه تنها منافی توحید عبادی نیست بلکه مؤید آن نیز هست. میبدی که یکی از علمای معروف و مقبول اهل سنت است در تفسیر کشفالاسرار خود عبادت را عبارت دانسته از خضوع در برابر معبودی که انسان اعتقاد به مالکیت، خالقیت، رازقیت و منعم بودن او دارد. علامه طباطبایی نیز که از علمای معروف و مقبول شیعه است در تفسیر المیزان خود عبادت هر چیزی را مساوی با خضوع و تذلل به همراه اعتقاد به ربوبیت و الوهیت او دانسته است منتها علامه علاوه بر این قائل است روح و مغز عبادت همان بندگی و حالت درونی است که در قلب نسبت به معبود وجود دارد. درواقع دیدگاه علامه طباطبایی و میبدی نزدیک به هم و با دیدگاه وهابیان متفاوت است.