چکیده:
یکی از مهمترین ارکان نظام اسلامی، کارگزاران هستند. آنها به جهت برخورداری از قدرت، نفوذ اجتماعی و ثروت نقش مهمی در سرنوشت جامعه دارند. از منظر قرآن و نهجالبلاغه عوامل مهمی چون ایمان و کفر، عدل و ظلم، ثروت و فقر، اتحاد و تفرقه در سعادت و یا شقاوت جامعه اثر گذارند و کارگزاران با حرکت در هر یک از مسیرهای فوق، به نقشآفرینی در سرنوشت جامعه میپردازند. قرآن کریم بهصورت کلی و اجمالی و نهجالبلاغه بهصورت تفصیلی و با ذکر مصادیق به اثرگذاری کارگزاران در سرنوشت جامعه پرداختهاند. کارگزاران به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در سعادت و شقاوت جامعه مؤثرند. آنها با تصمیمگیری و عملکردشان در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و قضایی مستقیماً جامعه را در مسیر صلاح و یا فساد پیش میبرند. وجود برخی تمایلات و گرایشها در کارگزاران نیز بهصورت غیرمستقیم جامعه را با نابسامانی و انحطاط مواجه میکند؛ چراکه وجود این خصائص در کارگزاران، نخبگان را به جهت پیشبرد امورشان و مردم را به سبب الگو گیری از کارگزاران به این اوصاف متمایل میسازد. به جهت پیشگیری از تأثیرگذاری نامطلوب کارگزاران در جامعه ضرورت دارد که ساختارهای مدیریتی بهدرستی و بر اساس آموزههای دین اصلاح شود تا امکان تخلف به حداقلِ ممکن برسد. اصلاحات در نگرش به مسئولیت، بهکارگیری کارگزاران، رفتار کارگزاران با مردم، قوانین ناصحیح و ناقص از این جملهاند. گسترش فضای نقد عامل مهمی در پیشگیری از اثرگذاری ناصحیح کارگزاران است. تعامل مستمر با دانشمندان و نخبگان جامعه، دیگر راهی است که سبب برطرف شدن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت شده و از انحراف مسئولان جلوگیری میکند. در صورت بروز انحراف در اعتقاد و عملکرد کارگزاران، ضروری است که برخورد متناسب با تخلف صورت گرفته انجام پذیرد. اعمال مجازات برای کارگزاران متخلف که همواره با مشکلات و ممانعت همراه بوده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.