چکیده:
در اخلاق دینی یکی از مسائل بسیار با اهمیت و تأثیرگذار در متخلق شدن به اخلاق الهی که دین مدعی ارائه آن است مسئله انگیزش و انگیزههای دینی است بدین صورت که ارزش اعمال به نوع انگیزههای باورمندان به دین بستگی دارد و باید متذکر شد که انگیزش با توجه به تحلیل لغوی آن و بررسی چیستی آن، چنین تعریف میشود که «انگیزش در حقیقت علتی درونی است که انسان را بر میانگیزد تا فعلی را انجام دهد» البته در سیر رساله مشخص میگردد که انگیزش همان علت غایی میباشد که علت فاعلیت فاعل محسوب میگردد؛ به همین جهت انگیزش جایگاه رفیعی را در نظام اخلاق دینی داراست و باید بهدقت مورد کنکاش قرار گیرد و در این تلاش و کنکاش به این نتیجه منجر میشویم که برخی از انگیزشها اساسی و بنیادی هستند که نظام تربیتی اسلام بر آنها تأکید ویژه دارد و آنها سرمنزل مقصود در اعمال عبادی بندگان میباشد که ما آنها را بهعنوان انگیزشهای اصیل نام بردیم و اخلاق دینی درصدد آن است که در نظام تربیتی خود باورمندان به دین را بدان جا ارتقا دهد که آنان بهواسطه چنین انگیزشهای بنیادی، خود را متخلق به اخلاق الهی نمایند که این انگیزشها از قبیل «قرب الهی»، «عشق و محبت الهی» و «شکر نعمتهای الهی»؛ و برخی دیگر از آنان، انگیزشهایی میباشد که اگرچه آنها نیز مورد تأکید نظام اخلاقی دین قرار دارند ولی به اهمیت انگیزشهای دسته اول نیستند ولی اهمیت آنها بدان سبب است که این انگیزشها آلی هستند و در مسیر تربیت الهی دین قرار میگیرند تا باورمندان به دین با گذشت از آنها به انگیزشهای اصیل دست یابند این انگیزشهای آلی از قبیل «شوق به نعمتهای الهی» و «بیم از عذاب الهی» میباشند. البته نقدهایی هم بر انگیزشهای دینی وارد شده است از آن جمله اینکه اینگونه انگیزشها را مصلحتاندیشانه میدانند و کسانی را که بر اساس انگیزشهای دینی عمل مینمایند را متهم مینمایند که اخلاقی عمل نمیکنند و به خاطر بیم از عذاب الهی یا شوق به بهشت چنین میکنند که از این ایراد پاسخهای متعددی میشود داد چه بهصورت حلی و چه به صورتی نقضی که با استناد به آیات و روایات فراوانی که در دست است میتوان به سهولت ثابت کرد که انگیزشهای دینی چه انگیزشهای اصیل آن و چه انگیزشهای آلی، بهترین انگیزشهایی است که دین ارائه است و بههیچوجه مصلحت اندیشانه نیستند و دقیقاً نقد مصلحت اندیشانه بودن انگیزشها بر خود منتقدین وارد است که انگیزشهایی را تصویر کردهاند که افعال انسانها را از حالت اخلاقی در میآورد و مصلحت اندیشانه میکند و درعینحال که انگیزشهایی که اینان ارائه دادهاند بههیچوجه توانایی تربیت اخلاقی انسانها را ندارد و نمیتواند انسانهایی اخلاقی به جامعه ارائه دهد.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در سه فصل ارائه شده است:
فصل اول: «اخلاق و دین»
* ماهیت دین
* ماهیت اخلاق
* نسبت اخلاق و دین
* اخلاق دینی
فصل دوم: «انگیزش»
* تحلیل لغوی انگیزش
* جایگاه شناسی انگیزش در نظام رفتار
* ضرورت وجود انگیزش در نظام اخلاقی
* بررسی جایگاه انگیزش در مکاتب اخلاقی
فصل سوم: «انگیزش دینی»
* انگیزش در اخلاق دینی
* دستهبندی انگیزشهای دینی
* تحلیل انگیزشها
* فضیلت محوری نوین و انتقاد از انگیزشهای دینی
* دور کردن راه توجیه اصول اخلاقی چرا؟