چکیده:
حمله مغول به بغداد مرکزیت سیاسی جهان اسلام را فرو پاشید. این رخدادی بود که تا زمان حاضر، بحث و جدلهایی دربارۀ آن هست. اهل تسنّن به نقش علمای شیعه در این باره، حساس هستند. امّا بر پایۀ منابع تاریخی، میتوان گفت، نابودی خلافت عباسی، در شمار اولویتهای حکومتی مغولان بود. در این پژوهش، با هدف تبیین اوضاع شیعیان اثنی عشری بغداد در دستگاه خلافت عباسی و نقش آنها در سقوط بغداد (656 ه.ق)، تلاش شده است که با روش تحلیلی _ توصیفی، منابع نزدیک به حادثه را مورد بررسی قرار دهیم. نتیجه کلی آنکه با برافتادن این نهاد، برخی از کسانی که دیدگاه مناسبی نسبت به شیعه نداشتند، گناه این حادثه را به گردن شیعیان انداختند؛ اما بنابر شواهد تاریخی، برخی بزرگان و دولتمردان بغداد؛ نظیر خواجه نصیرالدین طوسی، ابنعلقمی، ابن طاووس و شیعیان حلّه در هنگام محاصره بغداد نقش سازندهای ایفا نکردند. باید در این راستا، سقوط سیاسی درونی که بهمرور زمان دامنگیر عباسیان شده بود و ضعف خلافت و بخصوص کشورگشایی مغولان و عوامل دیگر را عامل سقوط این امپراتوری عظیم اسلامی (که در نهان پوسیده بود)، دانست؛ که سرانجام با تهاجم مغول کار، این دستگاه را یکسره کرد.