چکیده:
داستانهای تشرفات عصر غیبت بهعنوان یکی از متون ارزشمند تشیع محسوب میشود. «امام» در جایگاه حجت الهی، بهعنوان واسطهای میان مردم و خدا محسوب میشود که این جایگاه در سطوح مختلفی قابل تعریف است. بررسی جایگاه ارتباطی امام مهدی (عج) در داستانهای تشرفات عصر غیبت مسئلهای است که پژوهشگر در پی تبیین آن است. برای دستیابی به این مهم، از مدلهای ارتباطی که کارکردی سازمان دهنده دارند، استفاده شده است تا توصیفی از ساختار داستانها به دست آید. جدای از بررسی سندی، میتوان از لحاظ ساختار روایی، این داستانها را مورد تحلیل قرار داد. این پژوهش سعی دارد از روش تحلیل روایت با نظرگاهی ساختارگرایانه که همان مسیر اصلی تحولات نظری و توجه به سیر تحولات پروپ میباشد، وام گرفته و الگوی نهایی که نظرگاه گریماس در دستهبندی کنشگرهای داستانی است را دنبال نماید؛ این کار با مشخص نمودن کنشهای ششگانهای که هر داستان و روایت را میتوان بر آن اساس مورد تحلیل قرار داد، انجام پذیرفته است. مجموعهی یافتههای به دست آمده با یکی از مدلهای ارتباطی مورد تحلیل قرار گرفت و داستانهایی که در آنها امام مهدی (عج) در نقشهای «قهرمان»، «مفعول»، «یاریگر» و «فرستنده» قرار داشتند با لحاظ کردن شئون مختلف «امام» در نظام هستی، در مدلی مورد نتیجهگیری قرار گرفتند.
کلیدواژهها: امام مهدی (عج)، تحلیل روایت، الگوی کنشی گریماس، الگوی ارتباطی.