چکیده:
فخر رازی در میان مفسران و متکلمان اهل سنت، بیشترین فضایل را درباره اهلبیت (ع) بیان نموده است. او با استناد به آیات قرآن و روایات نبوی، به مواردی مانند محبت، اعلمیت، طهارت، منزلت و کرامت اهلبیت (ع), تصریح کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - انتقادی به بررسی دیدگاه و آرای فخر رازی درباره اهلبیت (ع) پرداخته است. فخر رازی در باب فضایل، مناقب و محبت اهلبیت (ع) چنان مینویسد که اگر کسی از گرایش او به مذهب شافعی آگاه نباشد وی را شیعه میپندارد. او مصداق یقینی اهلبیت (ع) را همان اصحاب کساء یعنی پیامبر، علی، فاطمه و حسنین ع دانسته و حضرت فاطمه را برترین زنان عالم و بالاتر از حضرت مریم معرفی میکند. او با اعتراف به فضیلت، تقوا، شجاعت و علم بینظیر امام علی آن حضرت را فانی فی الله و عبد مخلص خدا میخواند که تمام اسلام در دست او ظهور یافته است. فخر رازی، سایر امامان معصوم را هم به نیکی یاد میکند و ایشان را أجلاء دین، فضلای عصر، عارفان بالله و منادیان حق نامیده و در تفسیر سوره کوثر، به وجود ایشان در برابر عالمیان افتخار میکند. فخر رازی با استناد به آیه تطهیر، آیه مودت، تعریف ذوی القربی و نیز مرجعیت ائمه شیعه در بین مسلمانان، احادیث و فتاوای ایشان را در تفسیر قرآن و معارف و احکام دینی نقل میکند؛ اما در مسئله مرجعیت سیاسی اهلبیت (ع), فخر رازی اعتقادی به تلقی شیعیان از امر امامت ندارد. او خلافت بعد از پیامبر را با افضلیت ابوبکر پیوند میزند و دلایل قرآنی، روایی و عقلی شیعه را نمیپذیرد. وی همچنین برای جمع میان عصمت صحابه و احادیث پیامبر در نکوهش صحابه، قائل به اجتهاد در مقابل نص شده و دچار تناقضگویی گردیده است؛ اما از آن حیث که امویان و عباسیان را اصحاب جور و خطاکار میداند به شیعه نزدیک میشود.
کلیدواژهها:فخر رازی، اشاعره، اهلبیت (ع), امامت، ولایت، خلافت.