چکیده:
گسترش فزاینده معارف بشری؛ و رشد فنآوری، انسانها را بهسوی همسانی و همگونی در سطح جهانی فرامی خواند. در همین راستا، بحث آینده جهان و حکومت جهانی که در ادیان آسمانی و خصوصاً اسلام مطرح شده، رونق مییابد. پژوهش حاضر بهمنظور تبیین نسبت آموزه مهدویت با جهانیشدن، با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی قرائتهای مذاهب مختلف اسلامی از مهدویت و بررسی این فرضیه پرداخته است که جهانیشدن میتواند زمینهساز حکومت مهدی باشد. مهدویت در جهان اسلام به معنای ظهور مردی الهی از دودمان پیامبر اسلام است که با تشکیل حکومتی جهانی، دنیا را پر از عدل و داد مینماید. آموزه مهدویت از باورهای مشترک مذاهب اسلامی است که ریشه در بیانات پیامبر اکرم دارد، البته بیشتر اهل سنت عقیده دارند که مهدی در آخرالزمان متولد میشود اما شیعیان او را فرزند بلافصل امام حسن عسگری دانسته و به امامت و عصمت او اعتقاد دارند. از سوی دیگر، بررسی نگرشهای مختلفی که درباره جهانیشدن وجود دارد نشان می دهد که هرچند این مسئله میتواند چالشی فراروی آموزههای دینی باشد اما میتواند فرصتی را فراهم آورد تا ادیان بتوانند بهآسانی آموزههای خود را در سراسر جهان گسترش دهند. به همین دلیل، مسئله نسبت دین با جهانیشدن بسیار مورد توجه قرارگرفته است. ویژگیهای مورد توجه در مسئله جهانیشدن به دو دسته ذاتی و عرضی تقسیم میشود؛ اگر بر ویژگیهای عرضی مانند انسانمحوری، سکولاریسم، لیبرالیسم و حسگرایی تأکید شود این مسئله به معنای جهانیسازی غربی خواهد بود که با مبانی اسلامی و آموزه مهدویت ناسازگار است؛ اما اگر توجه ما به ویژگیهای ذاتی آن مانند تحقق ابزاری فضای ارتباطی، آگاهی تشدید یافته، جدا شدن هویت از مکان و اهمیت یابی فضا و نهایتاً تحقق جامعه بشری در جهان معطوف باشد، این امور نهتنها با آموزه مهدویت سازگار است بلکه میتواند از لوازم تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی بهحساب آید.
کلیدواژهها:مهدویت، جهانیشدن، حکومت، آیندهشناسی، شیعه، پایان تاریخ.