چکیده:
تاریخ پرفراز و نشیب تشیع همواره با محنتها و رنجهای بسیاری همراه بوده است. این آلام پس از رحلت رسول اکرم (ص) و در ماجرای سقیفه و مظلومیت اولین خلیفه و جانشین بر حق رسول اکرم (ص) حضرت علی (ع) آغاز گردید و در دورهها و قرون بعدی به اشکال مختلفی ادامه پیدا کرد. از ماجرای صلح امام حسن (ع) گرفته تا ماجرای شهادت مظلومانه امام حسین (ع) در کربلا و اسارت امام سجاد (ع) و خاندان رسول گرامی اسلام. از به زندان افتادن امام کاظم (ع) گرفته تا جانشینی امام رضا (ع) بهعنوان ولیعهد مأمون عباسی و ایجاد محدودیت و آزار فراوان برای امام جواد (ع) و امام هادی (ع) و محاصره بیت امام حسن عسگری در سامرا. محنتها و رنجهای شیعیان از جانب خلفای زمان تنها در عصر امامان و خلافت بنیامیه و بنیعباس خلاصه نمیشود، بلکه این آزارها در طول تاریخ و سدههای مختلف تا زمان حاضر ادامه یافته است و همواره حکومتهای فاسد اسلامی دست به آزار و اذیت و اسارت و شکنجه ایشان زدهاند؛ اما باید دانست که مشکل شیعیان، تنها آزار و اذیت مخالفان و خصوصاً خلفای زمان با ایشان نبوده است. بلکه با ایجاد انشعابات گوناگون در درون خود، راه را برای تهدید و تضعیف و تحقیر خویش توسط معاندان، هموار نمودند. اولین انشعابات پس از حضرت علی (ع) بر سر جانشینی ایشان روی داد که منجر به پیدایش فرقه کیسانیه شد این انشعابات تا زمان امام حسن عسگری (ع) ادامه یافت و به همین ترتیب گروههای مختلفی به دلایل گوناگون از بدنه شیعه اثنی عشریه جدا شده و نامهای مختلفی یافتند. یکی از این فرقهها، فرقه واقفه میباشد که اگر آن را به معنای عام یعنی به هر گروهی که بر واپسین امام خویش توقف کرده و شهادت او و جانشینی فرد دیگری پس از او را نیز نپذیرفتند، در نظر بگیریم، خود شامل بسیاری از فرقههای به وجود آمده از زمان امام علی (ع) تا امام حسن عسگری (ع) را میشود. البته میزان تأثیرگذاری این فرقهها بر جامعه شیعه متفاوت است، برخی مانند اسماعیلیه و زیدیه جنبش بزرگی را ایجاد کردند که اثرات آنها تا قرون بعدی نیز ادامه پیدا کرد و برخی دیگر مانند باقریه و ناووسیه اثرات و تبعات کمتری در جامعه اسلامی ایجاد کردند. آنچه در این رساله به آن پرداخته میشود، واقفه به معنای خاص و میزان تأثیرگذاری ایشان بر حدیث شیعه میباشد. این فرقه که پس از شهادت امام کاظم (ع) تشکیل گردید، برای مدتی تأثیرات بسیار زیادی بر جامعه شیعی گذاشت و افراد بسیاری را با خود همراه نمود. سران این گروه که در ابتدا از وکلای امام کاظم (ع) بودند، پس از شهادت ایشان و به دنبال اموالی که از مردم نزد ایشان باقی مانده بود (به دلیل طولانی بودن مدت اسارت امام کاظم (ع) اموال قابل ملاحظهای از مردم نزد این وکلای مانده بود.) ادعای توقف بر امام را نموده و اعلام داشتند ایشان همان مهدی موعود میباشد که پیامبر و سایر امامان وعده آمدنش را دادهاند و او بهزودی ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد میسازد. این گروه عدهای را با پرداخت مبالغ فراوانی در مسلک خویش درآوردند و برای اثبات حقانیت خود دست به جعل حدیث نیز زدند و عدهای را از این طریق گمراه نمودند. واقفه معتقد بودند چون امام کاظم (ع) از نظرها غایب شده و غیبت ایشان مانند غیبت حضرت موسی (ع) از قومش میباشد، بنابراین فرزند وی، علی بن موسی (ع)، هرگز به مقام امامت نمیرسد و در جایگاهی پایینتر از ایشان میباشد. لذا سران واقفه از جمله علی بن ابی حمزه با امام رضا (ع) به احتجاج پرداخته و سخن ایشان مبنی بر شهادت پدر بزرگوارش و امامت خویش را نپذیرفتند. با آنکه فرقه واقفه در فاصله قرون 5 و 6 از بین رفت و در عصر حاضر دیگر اثری از ایشان باقی نماند، اما آنچه باعث شد که این رساله به موضوع ایشان اختصاص یابد، میزان اثرگذاری آنها در احادیث شیعه میباشد. چنانکه در سند حدود 22 درصد از احادیث کتب اربعه، نام حداقل یک رجال واقفی دیده میشود. این امر باعث گردیده که در این رساله به بازشناسی این رجال و میزان اثرگذاری هر یک از این افراد در احادیث کتب اربعه پرداخته شود. البته ذکر چند نکته در این مجال ضروری میباشد: 1- در این رساله احادیث همه رجال واقفه، اعم از آنها که پس از مدتی رجعت نمودند (مانند یونس بن عبدالرحمن، ریان بن صلت و...) و آن گروه که بر این عقیده از دنیا رفتهاند و آن عده که امروز در مورد توقفشان بر ما مشتبه گردیده را مورد بررسی قرار داده است و آنچه بهعنوان وجود نام حداقل 1 واقفی مذهب در سند 22 درصد از احادیث کتب اربعه، بیان شده، شامل این افراد نیز میگردد. 2- میزان تأثیرگذاری این افراد در حدیث شیعه یکسان نبوده است. چنانکه نام برخی چون عبدالله بن مغیره در سند 509 حدیث و یا صفوان بن یحیی در سند 1141 حدیث بهعنوان (کثیرالحدیث) و برخی چون ابراهیم بن شعیب و حسن بن علی بن زیاد با 3 حدیث بهعنوان (قلیل الحدیث) بودهاند و از برخی دیگر نیز هیچگونه حدیثی در کتب اربعه نقل نشده است. اهمیت این فرقه و میزان تأثیرگذاری آن بر مکتب تشیع آن زمان آشکارتر میگردد که بیان شود حتی عدهای از اصحاب اجماع حدیث (مانند یونس بن عبدالرحمن و عبدالله بن مغیره) نیز برای مدتی در زمره واقفی مذهبان قرار میگیرند. هرچند که پس از مدتی از عقیده انحرافی خویش رجعت کرده و در حلقه یاران باوفای امام رضا (ع) قرار میگیرند.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در دو فصل نگارش شده است:
فصل اول: «واقفه، پيدايش، فرق و آراء فكري»
* تعريف واقفه
* پيدايش فرقه واقفه
* اقسام وقف
* دلايل شيوع واقفی گری پس از شهادت امام موسي كاظم (ع)
* چگونگي مواجهه امام رضا (ع) با واقفه
* روايات واقفه و ميزان درستي آن
فصل دوم: «راويان واقفي مذهب در كتب رجال شيعه»
* فراواني رجال واقفه در كتب معتبر رجالي
* طبقهبندی راويان واقفي مذهب از وجوه مختلف.