چکیده:
یقیناً در پی بردن به حقایق دینی و توحیدی، ما باید به سخنان و احادیث گوهربار اولیا و ائمه ی اطهار (ع) مراجعه کنیم، چراکه کلام آنان حقیقت محض است. با نظر به اینکه ما از مباحث توحیدی فاصله دارم و در عصر غیبت حضرت صاحبالامر (عج) به سر می بریم، پژوهش در مسئله ی توحید آنهم از دیدگاه حدیث ضرورت پیدا می کند. در این رساله به سراغ سخنان حضرت رضا (ع) در مقوله ی توحید می رویم که مطالعه این رساله به ما مباحث ارزشمندی ارائه می دهد. فرضیه ی رساله این است که امام در این زمینه به چند مسئله توجه دارد که یکی از مهمترین آن ها عدم سنخیت بین خدا و خلق است و سؤالاتی که مطرح است این است که: آیا بین خدا و خلق شباهت و سنخیتی وجود دارد یا نه؟ آیا خدا شیء است یا خیر؟ آیا خدا جسم و صورت است یا خیر؟ نتیجه ای که می توان گرفت این است که در کل جهان یک اراده و یک قدرت حاکم بوده و آن را اداره و تنظیم می کند و هر موجودی را خلق و هدایت می کند؛ و همه موجودات قائم و وابسته به اویند و او مالک متصرف بر همه چیز است و هیچ شباهتی بین این خالق با مخلوقاتش نیست و هرچه هست جدایی و بینونیت است که اگر اینگونه نبود خدا از خلق شناخته نمی شد.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در سه فصل ارائه شده است:
فصل اول: «کلیات طرح»
* مقدمه
* بیان مسئله
* سؤالات و فرضیههای تحقیق
* هدفهای تحقیق
* اهمیت موضوع تحقیق
* پیشینه علمی تحقیق
فصل دوم: «تحلیل احتجاجات امام رضا (ع) در قلمرو توحید»
* بخش اول: خداشناسی و راههای آن
* بخش دوم: توحید و معنای آن
* بخش سوم: بینونیت و جدایی میان خدا و خلق و معنای صحیح آن
فصل سوم: «نتیجهگیری و پیشنهادات».