چکیده:
خلافت دیرپای عباسیان (132-656 ه.ق) نزدیک به 524 سال دولت پرفراز و نشیبی را در گسترهی جغرافیایی جهان اسلام درانداخت. در طی این مدت طولانی عوامل پرشماری بر فراز و فرود تمدنی آن تأثیر نهاده است که از میان عوامل متعدد به نظر میرسد سهم ساختار قدرت سیاسی عباسیان در فرایند تمدن اسلامی بسزا بوده است. این ادعا زمانی مشخص میشود که این سؤال اساسی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد که: ساختار قدرت خلافت عباسیان چه تأثیری بر فراز و فرود تمدن اسلامی داشته است؟ بهمنظور یافتن پاسخ این پرسش با پایبندی بر روش معمول علوم تاریخی؛ یعنی توصیفی _ تحلیلی و با بهرهگیری از تئوری «تحلیل سیستمی» به تحلیل نقش مؤلفههای ساختار قدرت در فراز و فرود تمدنی خلافت عباسیان پرداخته و به مدد تئوری «لوزی انسجام درونی» سازمانیافتگی عناصر قدرت خلافت و یا واگرایی آنها مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. براین اساس مهمترین دست آورد این پژوهش آن است؛ هنگامی که ساختار قوام گرفته قدرت سیاسی عباسیان که یک گام در مشروعیتی مبتنی بر سلطه کاریزماتیک و گامی دیگر در شکل و ساختاری منسجم و هدفمند داشت، توانست تداوم خلافت عباسیان را به ارمغان آورد و اساس فرازمندی تمدن اسلامی را دراندازد و زمانی که این ساختار دچار خلل و فتور شد تمدن اسلامی؛ نیز به چالش فرود دچار آمده است.
مقالات مرتبط:
بازکاوی تأثیر ساختار قدرت سیاسی خلافت عباسیان بر فراز تمدن اسلامی، علی الهامی، فاطمه جان احمدی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، بهار 1391، شماره 6، (28 صفحه، از 29 تا 56)، (علمی _ پژوهشی).
معرفی کتاب:
از این پایاننامه کتابی با عنوان «ساختار قدرت سیاسی خلافت عباسیان و تأثیر آن بر تمدن اسلامی» به رشته حریر در آمده است.