چکیده:
فرقه اسماعیلیه نزاری شاخهای از اسماعیلیان است که در طی حدود (171 سال از 483 ه. ق تا 654 ه. ق) بر منطقه الموت حکمفرمایی کردند. اینان از اختلاف و انشقاق در مسئله جانشینی امام جعفر صادق (ع) به وجود آمده است. این مدت طولانی دربرگیرنده حکومت حسن صباح و هفت تن از جانشینان اوست که از فتح قلعه الموت آغاز و با انقراض حکومت اسماعیلیان به دست مغولان پایان گرفته است. شیعیان بهویژه اسماعیلیان به علّت شیوه ظلمستیز خود، همواره مغضوب دستگاههای حکومتی بودند و به سبب مبارزات فرهنگی و مشی مسلحانهای که بر ضد حکومتهای سنی – که آنان را غاصب میشمردند – انجام میدادند پیوسته درخطر تهاجم قرار داشتند. در مقابل این تهاجمات، پیروان این کیش باید سیاست داخلی و خارجی خود را طوری تنظیم میکردند که ضمن حفظ اصول و اهداف عقیدتی خود، با در نظر گرفتن شیوههای مبارزاتی مناسب با کانونهای مخالف خود که عبارتند از خلفای عباسی و حکومتهای سنی وقت چون سلجوقیان، خوارزمشاهیان، غوریان، مغولان و ... بودند مبارزه کرده و قریب به دو قرن تمام، یعنی تا حمله مغول به خاک ایران، در ایران حکومت کردند. هرچند پیروان این فرقه، پیوسته در اقلیت بودند و هرگز قدرت غالب زمان خود نشدند. ولی توفیقشان، در حفظ حکومت خود اندک نبود، اگرچه با مرگ حسن صباح و نخستین جانشین او کیا بزرگ امید بهتدریج ایدههای آنان رنگ باخت و گرفتار فساد ناشی از قدرت شدند. علت توفیق 171 ساله این حکومت به شیوههای برگزیده مبارزاتی این فرقه برمیگردد که شناخت این روشها و تأثیر آن بر بقای جنبش اسماعیلیان نزاری حائز اهمیت میباشد که در این پایاننامه به بررسی این شیوهها پرداخته شده است.