چکیده:
چیستی، چرایی و چگونگی مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی، از کلیدیترین مباحث در حوزه اجتماعی است که نزد نظریهپردازان و متفکران علوم اجتماعی، زیستشناسی و روانشناختی از جایگاه خاص برخوردار بوده است؛ و هرکدام از آنها در گستره مطالعاتی خویش به شناخت انحرافات و چرایی بروز و همچنین مواجهه با آنها پرداختهاند؛ متفکران زیستشناختی و روانشناختی، چرایی ناهنجاریها را در کدهایی همچون وراثت، وضعیت جسمانی و فیزیولوژی بدن، ناهنجاریهای کروموزومی، ساختار شخصیت و... خلاصه نموده و معتقدند درصد بالایی از کج رویها، از موارد ذکر شده نشأت گرفتهاند؛ به همین ترتیب نظریهپردازان جامعهشناسی نیز اجتماع و روابط اجتماعی را خاستگاه بروز ناهنجاری دانسته و بر آن هستند تا تضادهای هنجاری، خلأهای اجتماعی و در نتیجه بیهنجاری و بیقانونی را بسترساز انحراف در جامعه معرفی نمایند. ناگفته نماند که؛ تفحص در آراء و عقاید مذکور و بررسی تحقیقات میدانی انجام شده از جانب دانشمندان دیگر ما را به این نتیجه میرساند که تأثیر عوامل یاد شده در همه افراد به یک شکل نبوده و موارد فراوانی در جهت نقض این عقاید وجود دارد. در کنار تفکرات یاد شده در جامعهشناسی، روانشناسی و... که انسان را مقهور عوامل ژنتیکی و یا محیطی میدانستند؛ از دیدگاه اسلام و آموزههای قرآنی و دینی سخن بگوییم که با نهایت ظرافت و دقت و به جهت شناخت وافی از ابعاد وجودی انسان، مناسبترین ریشهیابیها و راهکارها را ارائه داده است. تعالیم اسلامی هیچگاه نقش عوامل فوقالذکر اعم از محیط و وراثت را در جهتدهی افراد بهسوی همنوایی نفی نکرده است؛ ولی با این وجود معتقد است این شاخصهها تنها بهعنوان عامل تأثیرگذار و نه قطعی و تام عمل نموده و در نهایت این اراده است که دیگر جوانب را تحت تأثیر قرار میدهد. حال که به چرایی کج رویها بهصورت اجمال اشاره شد رواست که راهکارهایی نیز به جهت محو این کج رویها و انحرافات ارائه شود؛ جامعهپذیری و کنترل اجتماعی چه بهصورت علنی و چه بهصورت غیرعلنی، از مقولههای بارز در زدودن کج رویها به شمار میرفته است؛ قرار گرفتن این دو در کنار یکدیگر هنجارمندی افراد را در جامعه تضمین خواهد نمود. تتبع در سیره اهلبیت (^) ما را به این سمت رهنمود میسازد که این بزرگواران به دلیل نگاه خاص و انسان شناسانه خود و بنا به اقتضاء دوره خویش هر دو شاخصه یاد شده را در روابط اجتماعی مؤثر میدانستند؛ اما کنترل غیررسمی و بیدار نمودن فطرت افراد را مهمترین عامل همنوایی قلمداد نمودهاند؛ در نتیجه چنین رویکردی افراد راحتتر به رعایت هنجارها تمایل یافته و جبر در امور را احساس نخواهند کرد. از طرف دیگر شناخت و آشنایی با روشهای اعمال شده توسط ائمه ما را در شناخت هر چه بیشتر کج رویها و بهرهبرداری از بهترین وسیلهها یاری خواهد نمود.
کلیدواژهها:هنجار، ناهنجاری، نسبیت اخلاق، منشأ ناهنجاری، کنترل اجتماعی، شیوههای کنترل.