چکیده:
حدیث بهعنوان یکی از منابع و مآخذ اصلی تعالیم دین مبین اسلام در طول تاریخ دستخوش تغییر و تصحیف، سوء فهم، دستبرد و جعل شده است. از آنجا که برای نیل به سعادت، افزون بر بهرهگیری از قرآن کریم به سنت هم نیازمندیم، ناگزیریم که به پیرایش و بازشناسی حدیث اقدام کنیم. این اقدام در عصر خود معصومان (ع) تدبیر شده و ایشان در تحقق همه این امور، شاگردان و پیروانشان را راهنمایی کردهاند، که این امر علاوه بر اثبات مشروعیت نقد حدیث، لزوم بهکارگیری این شیوه و روش را نشان میدهد. افزون بر نقدهای بسیاری که از سوی معصومان (ع) در زمینهها و موضوعات مختلف همچون مباحث توحیدی، امامت، فقهی، اخلاقی، قرآنی، فضایل، تاریخ و سیره نقل شده است؛ اصول و معیارهایی نیز مانند عرضه به قرآن، سنت و اجماع در سخنان ایشان بهعنوان معیار سنجش روایات بیان شده است. با این حال در مقام نقد علاوه بر استفاده از این اصول و معیارها، بهویژه قرآن و سنت، از معیارهای دیگری نیز بهتناسب موضوع استفاده کردهاند. استدلالهای عقلی و منطقی که معمولاً در کنار دیگر معیارها مورد استفاده قرار میگیرد در سیره و منش نقادانه معصومان (ع) فراوان مشاهده میشود. همچنان که در مواردی با استناد به مطالب مورد قبول مخاطب به نقد روایات پرداختهاند که اینها همگی نشان از موقعیتشناسی و جامعنگری ایشان در برخورد با مسائل و موضوعات مطرحشده در جامعه دارد. از نکات مهم و قابل توجه در نقدهای معصومان (ع) بر یک مسئله، توجه به شرایط و موقعیت آن است. به دیگر سخن، ایشان با درک صحیح شرایط جامعه با بینش و آگاهی کافی و با توجه به موقعیت خود و پیروانشان و در نظر گرفتن میزان فهم و درک آنها به بررسی و سنجش روایات اقدام کردهاند. بخشی از نقدهای معصومان (ع) مربوط به سند روایات و بخشی دیگر به نقد متون و محتوای روایات مرتبط است. این نقدها معمولاً متناظر به اشتباهاتی است که گاه به دلیل سوء فهم راویان، گاه به دلیل خطاهای بشری و در مواردی نیز به خاطر جعل و وضع عمدی پدید آمده است. از نظر کمّی تعداد روایاتی که در این زمینه از امام صادق (ع) و امام رضا (ع) نقل شده است بیش از دیگر معصومان است و بهطورکلی فراز و نشیبهایی نیز در نقدهای ایشان وجود دارد که معمولاً متأثر از فرصتهایی است که در هر زمان وجود داشته و نیز موضوعاتی که در هر دورهای مطرح شده است. بر این اساس با توجه به اوضاع و شرایط زمان امام صادق (ع) روایات نقد ایشان در همه موضوعات اعم از اعتقادی، فقهی، اخلاقی و ... است در حالی که روایات امام رضا (ع) با توجه به گسترش بحثهای کلامی آن دوره، بیشتر در زمینه مباحث اعتقادی و فضایل است.