چکیده:
بعد از رحلت پیامبر (ص)، جریانهای فکری و کلامی متعدد و معارض با یکدیگر که غالباً از اهل سنت بودند، پدیدار گردیدند؛ هر یک از آنها برای تبیین اندیشههای خود از سویی آیات اعتقادی قرآن را مطابق اندیشهها و روشهای خود تفسیر میکردند که در اثنای این تکاپوها، برخی آیات به تحریف معنوی مبتلا گردیدند و روایات نیز در پارهای موارد یا دستخوش تحریف لفظی و تبیین ناصواب شدند و یا به وضع گرفتار آمدند. اهلبیت (ع) در مواجهه با اقوال کلامی آنان و روایاتی که مستمسک عقاید جریانهای فکری و کلامی بود، با روشهای متنوع تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به سنت، تفسیر قرآن با شأن نزول، تفسیر قرآن با عقل، تأویل قرآن، بهرهگیری از لغت، بهرهگیری از قواعد ادبی؛ گاه برداشتهای ناصواب کلامی را که در مواردی ناشی از تحریف روایات بود، برمی نمودند و گاه با تبیین صحیح روایات، سوءبرداشتها را میزدودند و گاه با استناد به ادله عقلی و نقلی، سستی مستندات آن اقوال را با نشان دادن جعلی بودن روایات مورد استناد نحلهها آشکار میکردند.
کلیدواژهها:آیات کلامی، جریانهای معاصر ائمه (ع)، اقوال، اخبار، تفسیر، اهلبیت (ع).
فصول پایاننامه:
این تحقیق در سه فصل ارائه شده است:
فصل اول: «کلیات»
* طرح مسئله
* پیشینه پژوهش
* پرسشهای اساسی تحقیق
* فرضیهها
* ضرورت پژوهش
* روش پژوهش
فصل دوم: «آشنایی با سیر جریانهای کلامی و روشهای تفسیری آنها در دوران ائمه (ع)»
* آشنایی با سیر تحول جریانهای کلامی
* روشهای تفسیری جریانهای کلامی معاصر اهلبیت (ع)
فصل سوم: «روشهای تفسیری اهلبیت (ع) در مواجهه با جریانهای کلامی معاصرشان»
* روشهای تفسیری اهلبیت (ع) در تبیین آیات کلامی
* بررسی و تحلیل گزارش گونه از تفسیر اهلبیت (ع) در مواجهه با تفسیر فرقههای کلامی معاصرشان در آیات کلامی.